نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 201
انداختن آنان به سوى معصيت به لشگريانت اعم
از سواره نظام و پياده نظام دستور بده تا پيوسته بر سر آنان بزنند، و اين گويا
اشاره است به اينكه لشگريان شيطان بعضىشان تندكار و بعضى كندكارند، هم چنان كه
وضع هر لشگرى همين طور است بعضى سواره و بعضى پيادهاند، پيادهها را به كارى
مىگمارند كه حاجت به سرعت عمل نداشته باشد.
[مراد از مشاركت شيطان در اموال و اولاد مردم در خطاب:(وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ)]
(وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ).
شركت جز در ملكيت و اختصاص تصور نمىشود، و لازمهاش اين است كه شريك
در استفاده از آن ملك- كه غرض از تحصيل آن همان استفاده است- سهيم باشد، چرا كه
مال عينى است خارجى و جداى از انسان و همچنين فرزند موجودى است مستقل و جداى از
پدر و مادر و اگر غرض از مال و فرزند استفاده از آنها نبود هرگز انسان ماليتى براى
مال و اختصاصى براى فرزند قائل نمىشد.
پس شركت كردن شيطان با آدمى در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و
اختصاص است، مثل اينكه آدمى را وادار كند به تحصيل مال كه خداوند آن را مايه رفع
حاجت آدمى قرار داده از راه حرام، زيرا در اين صورت هم آدمى از آن مال منتفع شده
به غرض طبيعى خود نائل مىشود، و هم شيطان به غرض خود رسيده است و يا آنكه از راه
حلال كسب بكند و ليكن در معصيت به كار برند، و در اطاعت خدا صرف نكند، پس هر دو از
آن مال منتفع شدهاند با اينكه او از رحمت خدا تهى دست است.
و يا آنكه از راه حرام فرزندى براى آدمى به دنيا آيد، و يا از راه
حلال به دنيا آيند و ليكن به تربيت دينى و صالح تربيتش نكند و به آداب خدايى مؤدبش
نسازد، در نتيجه سهمى از آن فرزند را براى شيطان قرار داده و سهمى را براى خودش، و
همچنين چيزهاى ديگر.
و اين وجه كه ما ذكر كرديم وجه خوبى است در تفسير آيه، و جامع همه
معانى و وجوه مختلفه است كه ذكر كردهاند، مانند گفتار بعضى[1]
كه گفتهاند: اموال و اولادى كه شيطان در آنها شركت دارد عبارت است از اموالى كه
از راه حرام و غير حق به دست آمده باشد، و فرزندى كه از راه زنا پديد آمده
باشد نقل از ابن عباس و غيره .
و يا گفتهاند[2]: شركت
شيطان در اموال به اين است كه او دستور دهد اموال را به صورت سائبه
و بحيره و يا غير آن در آورند، و در اولاد به اين است كه فرزندان را
يهودى