نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 192
سراپاى بشريت دارد، و مىداند كه اين شيوه
همانطور كه در گذشته در بشر جريان داشت در آينده نيز جريان خواهد يافت.
پس حاصل معناى(وَ ما جَعَلْنَا
الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ
الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ) اين شد كه ما شجره ملعونه
در قرآن را (كه تو با معرفى ما آن را شناختى و در رؤيا پارهاى از فسادهايش را
ديدى) قرار نداديم مگر فتنه براى مردم و بوته امتحانى كه يك يك مردم در آن آزمايش
گردند، و ما به همه آنان احاطه داريم.
و دو ضمير جمعى كه در جمله(نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً) است ظاهرا به ناس بر مىگردد، و مراد از تخويف (ترساندن) مردم يا
تخويف با موعظه بيان است و يا تخويف به آيات آسمانى و زمينى است كه ايشان را
مىترساند ولى از بين نمىبرد.
و معنايش اين است كه ما مردم را مىترسانيم، ولى هشدار و ترساندن ما
جز به طغيان ايشان نمىافزايد، آن هم نه هر طغيانى، بلكه طغيانى بزرگ، يعنى مردم
از هشدار ما نمىترسند، تا بدينوسيله از كردههاى زشت خود دست بردارند، بلكه تخويف
ما را با طغيانى كبير پاسخ مىگويند، و خلاصه مردم در طغيان خود تا آنجا كه
مىتوانند پيش مىروند، و دشمنى و عناد با حق را از حد مىگذرانند.
اين را هم بگوئيم كه به اعتراف بسيارى از مفسرين سياق آيات سياق
تسليت است، مىخواهد رسول گرامى خود را تسليت بگويد اين فتنهها كه در رؤيا به تو
نموديم چيز تازهاى نيست بلكه سنت خداى تعالى همواره بدين منوال بر امتحان بندگانش
جريان داشته است.
[بيان اينكه آيه شريفه ناظر به بنى اميه است و نقل سخن
بعضى از مفسرين كه رؤيا را معراج و شجره ملعونه را شجره
زقوم دانستهاند و جواب آن]
تمامى آنچه را كه گفتيم روايات عامه و اتفاق احاديث خاصه تاييد
مىكند، زيرا در آنها آمده كه مراد از رؤيا در اين آيه، خوابى است كه
رسول خدا 6 در باره بنى اميه ديد و شجره ملعونه شجره اين دودمان است، و به زودى
روايات مزبور در بحث روايتى آينده از نظر خواننده خواهد گذشت. ان شاء اللَّه
تعالى.
البته جمعى از مفسرين[1] نيز به
نقلى كه از ابن عباس شده، استناد كرده و گفتهاند كه مراد از رؤيايى كه خداى تعالى
به پيغمبرش نشان داد معراج رسول است، و مراد از شجره ملعونه در قرآن شجره زقوم است
اين عده از مفسرين همچنين گفتهاند كه رسول خدا 6 وقتى از معراج برگشت صبح آن شب
به مشركين خبر داد كه ديشب به معراج رفتم، مشركين تكذيب كرده و مسخرهاش نمودند، و
همچنين وقتى مشركين آياتى را كه در آن اسم