نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 170
به همين حساب مىتوان گفت كسى كه تسبيح
موجودات يا حمد و يا شهادت آنها برايش محسوس شده در نخست حقيقت معناى تسبيح و حمد
و شهادت برايش كشف شده، و پس از كشف آن حس باطنى آن را در صورت الفاظى شنيدنى در
آورده، و آن الفاظ همان معانى را افاده كرده و در نتيجه صاحب كشف به گوش خود هم
شنيده است (و خدا داناتر است).
و در الدر المنثور است كه ابو يعلى و ابن ابى حاتم (وى روايت را صحيح
دانسته) و ابن مردويه و ابو نعيم و بيهقى هر دو در كتاب دلائل از اسماء دختر ابى
بكر روايت كردهاند كه گفت: وقتى آيه:(تَبَّتْ يَدا
أَبِي لَهَبٍ وَ تَبَّ) نازل شد عوراء كه او را ام
جميل هم مىگفتند ولولهكنان در حالى كه لاشه سنگى در دست داشت نزد رسول خدا 6
آمد و زير لب مىگفت: مذمما ابينا، و دينه قلينا، و امره عصينا .
رسول خدا 6 نشسته بود ابى بكر هم پهلويش بود، عرض كرد: اين دارد
مىآيد، و من مىترسم تو را ببيند، فرمود: او مرا نخواهد ديد آن گاه آيهاى از
قرآن را خواند، و خود را از شر او حفظ كرد، و در اين باره است كه خداى تعالى
مىفرمايد:(وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ
الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً) ام جميل هم چنان نزديك آمد تا ايستاد بالاى سر ابى بكر و گفت:
شنيدهام كه رفيقت مرا هجو كرده، ابو بكر گفت نه به پروردگار اين خانه سوگند او تو
را هجو نكرده، ام جميل راه خود را گرفت و رفت در حالى كه مىگفت: قريش خوب مىداند
كه من دخترى آقاى اويم[1].
مؤلف: اين معنا به طريق ديگرى نيز از اسماء و از ابى بكر و ابن عباس
به طور مختصر نقل شده، و آن را مجلسى هم در بحار قرب الاسناد از حسن بن ظريف از
معمر از حضرت رضا از پدرش از جدش (ع) در ضمن حديثى كه فهرست معجزات رسول خدا 6
را مىشمارد روايت كردهاند[2].
[چند روايت در باره(بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) در ذيل آيه:(وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ ...)]
و در تفسير عياشى از زراره از يكى از آن دو بزرگوار يعنى امام
باقر و امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه شريفه (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ)
فرموده: اين آيه سزاوارترين آيهايست كه آن را بلند بخوانند، و اين همان آيه است
كه خداى تعالى در بارهاش فرمود: (وَ إِذا
ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ) بسم اللَّه الرحمن
الرحيم(وَلَّوْا عَلى أَدْبارِهِمْ نُفُوراً)