responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 49

بر مى‌آيد اين مثال تتمه كلام موسى (ع) نيست، بلكه نتيجه‌اى است كه از كلام او گرفته شده است.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره شكر نعمت و چند روايت ديگر در ذيل آيات گذشته)]

در كافى به سند خود، از معاوية بن وهب، از ابى عبد اللَّه (ع) روايت كرده كه فرمود: هر كه خداوند توفيق شكرش داده باشد، نعمتش را هم زياد مى‌كند، هم چنان كه خودش فرمود:(لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ)[1].

و در الدر المنثور است كه ابن ابى الدنيا و بيهقى در كتاب شعب الايمان از ابى زهير يحيى بن عطارد بن مصعب، از پدرش روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: به هيچ كس چهار چيز ندادند كه از چهار چيزش دريغ كرده باشند، به كسى توفيق شكر ندادند كه از زيادى نعمتش دريغ كرده باشند، زيرا خداى تعالى فرمود:(لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ) و به كسى توفيق دعا ندادند كه اجابت را از وى دريغ كرده باشند چون خداى تعالى فرموده:(ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ) و به كسى توفيق استغفار ندادند كه از آمرزشش دريغ كرده باشند، زيرا خداى تعالى فرموده:(اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً) و به كسى توفيق توبه ندادند كه از قبول توبه‌اش دريغ كرده باشند، چون خداى تعالى فرموده:

(وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ)[2].

و در همان كتاب است كه ابو نعيم، در كتاب، حليه از طريق مالك ابن انس، از جعفر بن محمد بن على بن الحسين روايت كرده كه گفت: وقتى سفيان ثورى به جعفر بن محمد گفت: من از محضرت بر نمى‌خيزم تا اينكه مرا حديث كنى، جعفر بن محمد گفت:

پس گوش كن كه براى تو حديثى مى‌گويم كه از احاديث زيادى بهتر باشد، چون حديث زياد، براى تو خوب نيست: وقتى خداوند به تو نعمتى داد و خواستى هميشه برايت بماند شكر و سپاس خداى را بر آن زياد به جاى آر چون خداى تعالى در كتاب مجيدش فرموده:

(لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ)، و هر وقت محروميت از نعمتى طول كشيد زياد استغفار كن، چون خداى تعالى در كتاب مجيدش فرموده:( اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ‌)


[1] كافى، ج 2، ص 78.

[2] الدر المنثور، ج 4، ص 71.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست