نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 485
بپيمايد و طريق ضلالت
را پيش گيرد مجازاتش نموده، و هر كس بر مركب راهوار اطاعت سوار شود و راه اطاعت را
طى كند او را هم پاداش دهد، و بزودى از هر دو طايفه خواهد پرسيد كه چه كرديد و چه
اختيار نموديد؟ از آنچه گذشت اين نكته روشن گرديد كه مراد از يك امت قرار دادن
آنان، رفع اختلاف از ميان آنان است، و مقصود اين است كه همه ايشان را از نظر هدايت
و سعادت يك جور خلق مىكرد، و نيز روشن گرديد كه مقصود از اضلال بعضى و هدايت بعضى
اضلال و هدايت ابتدايى نيست، بلكه مجازاتى است، زيرا همه آنان چه گمراهشان و چه در
راهشان همه هدايت ابتدايى دارند، و آن كسى كه خدا مىخواهد گمراهش كند كسى است كه
خودش راه ضلالت يعنى معصيت را پيموده و پشيمان هم نمىشود و آن كس كه خدا هدايتش
كرده كسى است كه هدايت فطرى خود را از دست نداده و بر آن اساس مشى مىكند يا
همواره در طاعت است و يا اگر گناهى سر مىزند توبه مىكند و از راه گناه به صراط
مستقيم و سنت الهىاش كه تبديل پذير نيست بر مىگردد، آرى:(وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا)،(وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا).
[انسان
مسئول است و اضلال خدا ابتدايى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است]
(وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)- جملهاى است براى دفع
توهمى كه ممكن است به ذهن بيايد، و آن اين است كه مستند بودن هدايت و ضلالت به
خداوند سبحان اختيار بشر را باطل مىكند، و بدنبال باطل شدن اختيار مساله نبوتها و
رسالتها باطل مىشود، براى دفع چنين توهمى جواب داده شده كه: نه، هنوز سؤال و جواب
و اختيار باقى است، چون هدايت و ضلالت بدست خدا بودن اختيار شما را باطل نمىكند،
زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمىكند، گمراه كردنش مجازاتى است يعنى كسى را كه
خودش گمراهى را خواسته در گمراهى پيش مىبرد، و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار
كرده باشد در هدايت پيش مىبرد. و خلاصه شما هر چه اختيار كنيد خداوند شما را كمك
مىكند، و در آنچه انتخاب كردهايد پيشتر مىبرد.
در مفردات
مىگويد: كلمه صدود و صد گاهى به معناى انصراف از چيزى و امتناع از آن
است مانند(يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً) و گاهى به معناى
منصرف كردن و منع كردن از آن است مثل(وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ
أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ)[1].