نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 477
در جمله(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ
بِالْعَدْلِ) دستور به عدل و داد
مىدهد، و عدل مقابل ظلم است، راغب در مفردات مىگويد: عدالت و معادله لفظى است كه
معناى مساوات را اقتضاء مىكند، و به اعتبار اضافه و نسبت، استعمال مىشود، و عدل-
به فتحه عين-، و عدل- به كسره عين- از نظر معنا نزديك به هم هستند، چيزى كه هست
عدل- به فتحه عين- در جايى استعمال مىشود كه با بصر و حس ديده مىشود، مانند عدل
شدن اين كفه ترازو با آن كفهاش يا اين لنگه بار با آن لنگهاش، يا اين عدد از
گردو با آن عددش، يا اين مقدار گندم با مقدارى ديگر از آن، پس بنا بر اين مىتوان
گفت عدل به معناى تقسيط و تقسيم بطور مساوى است.
[اشاره به
معنا و اقسام دو گانه عدل (فردى و اجتماعى) و بيان اينكه امر به عدل در(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ) امر به عدالت
اجتماعى است]
سپس اضافه
كرده كه عدل دو قسم است:
يكى مطلق كه
عقل اقتضاى حسن آن را دارد، و در هيچ زمان و عصرى منسوخ نمىشود و بهيچ وجه اعتداء
و ظلم شمرده نمىشود، مانند احسان به هر كس كه به تو احسان كرده، و آزار نكردن كسى
را كه او از آزار تو خوددارى نموده.
دوم عدلى كه
عقل، عدالت بودن آن را تشخيص نداده بلكه بوسيله شرع شناخته مىشود، مانند قصاص و
ارش و ديه جنايت، و اصل مال مرتد، كه اين قسم از عدالت قابل نسخ هست، و در بعضى از
زمانها منسوخ مىشود، و بهمين جهت قرآن كريم همين عدالت را اعتداء و سيئه خوانده،
يك جا فرموده: (فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ)- پس هر كس
به شما تجاوز كرد شما (هم) به او تجاوز كنيد و جاى ديگر فرموده: (وَ
جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها)- جزاى بدى، بدى ديگرى است مثل آن .
و اين نحو از
عدالت همان است كه در آيه(إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ
بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ) منظور است، چون عدل به معناى مساوات در تلافى
است، اگر خير است خير، و اگر شر است شر، و احسان به معناى اين است كه خيرى را با
خيرى بيشتر از آن تلافى كنى، و شرى را به شرى كمتر از آن جواب گويى، اين بود آن
مقدار از كلام راغب كه مورد حاجت ما بود.[1]
و اين گفتار با تفصيلى كه داده برگشتش به يك جمله معروف است كه مىگويند:
عدالت ميانه
روى و اجتناب از دو سوى افراط و تفريط در هر امرى است، و اين در حقيقت معنا كردن
كلمه است به لازمه معناى اصلى، زيرا معناى اصلى عدالت اقامه مساوات ميان امور است
به اينكه به هر امرى آنچه سزاوار است بدهى تا همه امور مساوى شود، و هر يك