نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 470
دنيا كتاب بر تو نازل
كرديم، كه بيان هر چيزى از امور هدايت، و با آن حق از باطل تشخيص داده مىشد، پس
تو در دنيا اعمال آنان را نظارت نموده، در روز قيامت عليه ظالمين به آن ظلمهايى كه
كردهاند، و براى مسلمين به آن تسليمى كه از خود نشان دادند شهادت مىدهى، چون
كتاب هدايت و رحمت و بشراى ايشان بود. و تو هم قهرا هادى و رحمت و مبشر ايشان
بودى.
بنا بر اين،
صدر آيه به منزله مقدمه است براى ذيل آن، گويا كسى مىگويد: بزودى شهدايى مبعوث
مىشوند كه عليه مردم شهادت مىدهند به آنچه كه كردهاند و تو يكى از ايشانى و
بهمين جهت نازل كرديم بر تو كتابى كه حق را از باطل بيان و مشخص مىكند، تا تو
بوسيله آن در روز قيامت عليه ستمكاران به ستمهايى كه كردند و كتاب، آن ستمها را
معرفى كرده بود شهادت دهى، و بر مسلمانان به اسلامشان كه باز قرآن آن را بيان كرده
بود (چون هادى و رحمت و بشراى ايشان بود) شهادت دهى، چون تو با داشتن كتاب، هادى و
رحمت و مبشر آنان بودى.
و از نكات
لطيفى كه اين معنا را تاييد مىكند مقارنت كتاب با شهادت در بعضى آيات شهادت است،
مانند آيه(وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ
الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ)[1] و بزودى ان شاء
اللَّه خواهد آمد كه مراد از آن كتاب، لوح محفوظ است و در قرآن كريم هم مكرر آمده
كه قرآن از لوح محفوظ است از آن جمله فرموده:(إِنَّهُ
لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ)[2] و نيز
فرموده:(بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ)[3].
و شهادت لوح
محفوظ هر چند غير از شهادت رسول خدا 6 است و ليكن هر دو متوقف بر قضاى كتابى است
كه نازل شده.
بحث روايتى
[رواياتى در ذيل آيه:(يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ
يُنْكِرُونَها ...) و جئنا بك شهيدا على هؤلاء ]
در الدر
المنثور است كه ابن ابى حاتم از مجاهد روايت كرده كه: عربى بيابانى
[1] و روشن شد زمين با نور پروردگارش و نهاده شد كتاب و آورده
شدند پيغمبران و شهيدان.
سوره زمر، آيه 69.
[2] به درستى او قرآن كريم است كه در كتابى محفوظ است. سوره
واقعه، آيه 78.
[3] بلكه آن قرآنى بزرگوار است در لوح محفوظ. سوره بروج، آيه 22.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 470