نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 457
نخست وظيفه و پست
نبوت و وظيفه رسول خدا 6 در رسالتش را بيان كرد و آن عبارت از بلاغ است كه
فرمود: (فَإِنْ تَوَلَّوْا)- اگر اعراض كردند يعنى متفرع بر اين بيان
كه جز دعوت آنان به صلاح معاش و معاد آنان نيست و هيچ اجبار و اكراهى در آن نشده
اين است كه اگر اعراض كردند و از پذيرفتن آن سرتافته و از اهتداء به آن مضايقه
نمودند(فَإِنَّما عَلَيْكَ
الْبَلاغُ الْمُبِينُ) بر تو
هيچ مسئوليتى جز تبليغ واضح كه ابهام و خفايى در آن نباشد نيست چون تو يك فرستاده
خدايى و فرستاده جز اين وظيفه ندارد.
در اين جمله
علاوه بر بيان وظيفه آن جناب تسليت و دلجويى او نيز هست.
[معناى
آيه:(يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ
أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ) و وجوهى كه در باره علت اينكه اكثر كفار
كافر خوانده شدهاند و نه همه آنان گفته شده است]
معرفت ، مقابل انكار است و مانند علم است كه در مقابل جهل قرار دارد و اين
خود دليل بر اين است كه مراد از انكار (يعنى عدم معرفت) لازم معناى آن است و آن
عبارت است از انكار عملى، يعنى به خدا و رسول و روز جزا ايمان نياوردن و يا انكار
زبانى كردن با داشتن معرفت قبلى، و اين هر دو محتمل است و ليكن از آنجا كه در
جمله(وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ) انكار را اختصاص به
اكثر ايشان داده پس تنها بايد معناى اولى مراد باشد.
و اينكه
بجاى اكثرهم كافرون فرمود:(وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ) و لام بر سر
كافر آورد دليل بر اين است كه كافران نامبرده كفران نعمتهاى الهى و يا به قرآن و
به توحيدى كه نعمتها بر آن دلالت دارند و يا كفران به توحيد و غير آن را به حد
كمال رسانيده بودند چون معناى(أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ)
اكثرهم كاملون فى كفرهم است زيرا علاوه بر كفر و جحودشان عناد و لجاجت هم
مىكردند و از راه خدا جلوگيرى مىنمودند.
و معنايش اين
است كه آنان نعمت خدا را به عنوان اينكه از خداست مىشناختند و مقتضاى اين شناسايى
اين بود كه به او و رسول او و روز جزا ايمان آورند و در عمل تسليم شوند، بر عكس،
وقتى در مورد عمل در مىآيند به آنچه مقتضاى انكار است عمل مىكنند، نه آنچه اثر
معرفت است و بيشترشان به صرف انكار عملى قناعت ننموده كفر و عناد با حق و جحود و
اصرار بر آن را اضافه مىكنند.
اين مقدار
بيانى كه ما كرديم در معناى جمله(وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ) كافى است و
طول و تفصيلى كه مفسرين در معناى آن دادهاند زيادى است.
يكى گفته[1]: اگر آيه شريفه بيشتر آنها را
كافر گفته با اينكه همه آنها كافر بودند از