نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 455
و خيمه است- خانههايى
كه:(تَسْتَخِفُّونَها) يعنى سبكش مىشماريد و براى نقل و انتقالهاى خود
اختصاصش مىدهيد در:(يَوْمَ
ظَعْنِكُمْ) روز كوچ كردنتان و(يَوْمَ إِقامَتِكُمْ) در روز اقامتتان كه سفرى نداريد.
و اينكه
فرمود:(وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها) عطف است
بر من جلودها و تقديرش جعل لكم من اصوافها- خدا قرار داد براى
شما از پشمهاى آنها يعنى گوسفندان و اوبارها يعنى مال شتران
و اشعارها يعنى مال بزها اثاثا اثاثى كه در خانههايتان
بكار ببريد و متاعا و متاعى كه از آن بهرهمند شويد الى
حين البته اين بهرهمندى تا مدتى است محدود، بعضى[1]
گفتهاند: اين قيد مدت محدود اشاره است به اينكه همه اين نعمتها فانى و از بين
رفتنى است، پس عاقل نبايد به خاطر اينها نعيم آخرت را از دست بدهد.
[ذكر نعمت
وجود تبعى سايه- با اينكه امرى عدمى است- و وجه اينكه در باره سرابيل فرمود:
شما را از گرما نگه مىدارد و حفظ از سرما را ذكر نكرد]
اين دو ظرف،
يعنى ظرف لكم و ظرف مما خلق متعلقند به جعل و
تعليق ظلال بر ما خلق براى اين است كه خود ظلال (سايهها) امرى عدمى است و قابل
خلق نيست، مگر به تبع غير خودش، و در عين اينكه خودش عدمى است، همين وجود تبعيش
خود يكى از نعمتهاى بزرگى است كه خداى تعالى بر انسان و ساير حيوانات و حتى نباتات
انعام كرده، بطورى كه نعمت بودن آن و استفاده انسان و حيوان و نبات از آن كمتر از
استفادهاش از نور نيست، زيرا اگر سايه نبود، يعنى سايه شب سايه درختان و سايه
نباتها، و دائما نور و روشنى بود يك جاندار در روى زمين زنده نبود.
(وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً)- كلمه
كن به معناى چيزى است كه با آن چيز ديگرى پوشيده شود حتى پيراهن هم براى كسى
كه آن را مىپوشد كن است و مقصود از كن كوهها و غارها و
دخمههاى آن است.
(وَ
جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ) - مقصود
از سرابيل ، پيراهنى است كه شما را از گرما حفظ كند.
در مجمع
البيان گفته: اگر فرمود: شما را از گرما حفظ كند و نفرمود: از سرما، براى اين بود
كه هر چيزى كه آدمى را از گرما حفظ كند از سرما هم حفظ مىكند و اگر خصوص گرما را
ذكر كرد با اينكه همان چيز آدمى را از سرما بيشتر حفظ مىكند براى اين