نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 444
مىزيسته، و همچنين
به فلان قيود ديگر مقيد بوده، پس وجود زيد با همه روابطى كه با اجزاى عالم دارد،
در حقيقت همان وجود همه عالم است، و قدرت متعلق به او قدرتى است كه متعلق به جميع
اجزاى عالم شده، و در اين بين جز يك قدرت كه متعلق به جميع شده، و همه بوسيله آن-
البته هر جزئى در جاى خودش و زمان خودش و حدود خودش- وجود يافته قدرت ديگرى در بين
نيست، و آن قدرت واحد مطلق است، و هيچ قيدى ندارد، و موجودات نسبت به آن هيچ
اختلافى ندارند، اختلافى كه هست بين خود آنها است.
[نكاتى كه
از آيه:(وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) استفاده
مىشود و بيان ضعف قول مفسرين به اينكه مراد علم به غيب آسمانها و زمين است]
پس، از آنچه
گذشت روشن شد كه: عموم قدرت باعث نمىشود اختلاف موجودات نسبت به آن بر طرف شود، و
سهولت و صعوبت و هم چنين اختلاف ديگرى در ميان نيايد، پس آيه مورد بحث از آيات
برجسته قرآنى است كه با آن چند نكته روشن مىگردد:
اول اينكه:
حقيقت معاد عبارت است از ظهور حقيقت موجودات بعد از خفاء آن.
دوم اينكه:
قدرت الهى بطور مساوى متعلق به موجودات مىشود، و اختلافى از نظر سهولت و صعوبت و
دورى و نزديكى و يا از هر نظر ديگرى در بين نيست.
سوم اينكه:
موجودات به حسب حقيقت وجودشان مرتبط به هم هستند بطورى كه ايجاد يكى از آنها ايجاد
همه آنها است، و همه متعلق يك قدرت، و آن قدرت مؤثر در همه است، و غير آن قدرت
واحده، قدرت ديگرى در ايجاد آنها مؤثر نيست.
آرى، در
اينجا يك نظر ديگرى است سادهتر از آنچه گفته شد، و آن، نظر كردن به اجزاى عالم از
جهت نظام اسباب و مسببات است كه آن را هم خداى سبحان در كلامش به بيانى كه در
مساله اعجاز در جلد اول اين كتاب گذشت تصديق فرموده و از اين نقطه نظر اجزاى عالم
از هم جداست، و وجود بعضى متوقف بر وجود بعضى ديگر و يا عدم بعضى ديگر است و بهمين
جهت يكى جلوتر موجود مىشود، يكى عقبتر، يكى به آسانى و يكى به سختى، و سلسله
اسباب واسطههايى است ميان مسبب و ميان خداى تعالى، و خداى تعالى آن را موجود
مىكند، اما با وساطت آن اسباب. و ليكن اين نظر يك نظر ساده و بسيط است.
بسيارى از
مفسرين[1] در تفسير
جمله(وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) گفتهاند
كه:
مضاف در اين
جمله حذف شده، و تقدير كلام: و للَّه علم غيب السماوات ... است يعنى
خدا علم غيب سماوات و ارض را دارد.
[1] تفسير گازر، ج 5، ص 185 و منهج الصادقين، ج 5، ص 213 و تفسير
ابو الفتوح رازى، ج 7، ص 127.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 444