نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 340
به معناى مخاصمه و
دشمنى و اختلاف كسى است كه نبايد اختلاف كند و بايد دوستى و اتفاق بنمايد، پس
مشاقه مشركين در شركاءشان به معناى اختلاف آنان با اهل توحيد است با اينكه امت
واحدى هستند كه خدا همگيشان را بر فطرت توحيد و دين حق خلق كرده و اين مشاقه
كنندگان با مؤمنين، مخاصمه مىكنند و خود را از ايشان جدا مىسازند. و معناى آيه
اين است كه خداى سبحان بزودى در روز قيامت ايشان را به عذاب شرم آور مبتلا نموده،
از ايشان مىپرسد: پس كجايند آن شريكان من كه بر سر آنها با اهل حق دشمنى مىكرديد
و در دين فطرت اختلاف مىانداختيد؟
[مقصود از
كسانى كه علم داده شدهاند در آيه:(قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ
...) معصومين : هستند]
بطورى كه از
سياق بر مىآيد مقصود از خزى ، ذلت موقف و بدى عذاب است، و اينها كه
خدا به داشتن علم توصيفشان كرده و خبر داده كه در قيامت چنين و چنان مىگويند همان
كسانيند كه به وحدانيت خدا علم يافته و حقيقت توحيد بر ايشان مكشوف گشته است، زيرا
علمى كه با سياق آيه بسازد اين علم است، چون در مقابل خطاى مشركين قرار گرفته و
خطاى مشركين همان است كه انكشاف آن را در قيامت نقل نموده كه براى ايشان معلوم
مىشود كه آنچه در دنيا مىپرستيدند جز اسمايى كه خود نهاده بودند و جز سرابى كه
خود آب پنداشته بودند نبوده است.
بعلاوه، آيات
ديگر قرآنى نيز اين معنا را تاييد مىكند، زيرا در آيه مورد بحث فرموده: روز قيامت
كسانى كه علم دارند چنين و چنان مىگويند. و در وصف آن روز مىفرمايد:(لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً)[1] و معلوم است كه تنها
كسى صواب مىگويد كه از خطاء و لغو و باطل محفوظ باشد، و هرگز از باطل در سخن
محفوظ نمىشود مگر آنكه در عملش نيز از باطل محفوظ باشد، پس بايد كسانى باشند كه
جز حق نمىبينند و جز حق، عمل نمىكنند و جز به حق، لب نمىگشايند.
اگر بگويى
بنا به گفته تو مقصود از(الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ) تنها اهل
عصمت مىباشند و حال آنكه اين تعبير در قرآن كريم در باره غير معصومين هم آمده و
از آن جمله فرموده: