responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 312

سوارشان مى‌شويد و آنها را زينت و جمال خود مى‌گيريد.

(وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ)- يعنى و مى‌آفريند چيزهايى كه شما نمى‌دانيد، و آنها را براى شما مسخر نمود تا از آنها بهره بگيريد. و دليل بر تقديرهايى كه در آيه گرفتيم، سياق آيات است.

[بر خدا است كه قصد سبيل (راه هدايت) را معين و روشن كند(وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ ...)]

(وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ).

كلمه قصد - بطورى كه راغب‌[1] و غير او گفته‌اند- به معناى استقامت راه است، يعنى راه آن طور مستقيم باشد كه در رساندن سالك خود به هدف، قيوم و مسلط باشد، و ظاهرا اين كلمه كه مصدر است به معناى اسم فاعل است، و اضافه شدن آن به كلمه سبيل ، اضافه صفت به موصوف خويش است، و بنا بر اين، معناى قصد السبيل، سبيل قاصد است، در مقابل قول خداوند كه مى‌فرمايد:(وَ مِنْها جائِرٌ) كه جائر به معناى منحرف از هدف است و رهرو خود را به غير هدف مى‌رساند، و از هدف گمراه مى‌كند.

و مقصود از اينكه فرمود: بر خداست قصد سبيل ، اين است كه بر خدا واجب است كه سبيل قاصد و راه مستقيم را براى بندگانش معين كند، تا آن راه، ايشان را به سعادت و فلاح بكشاند، و چون حاكمى غير از خدا نيست كه او را محكوم به اين واجب كند، پس او خودش بر خود واجب كرده است كه راهى براى بندگان خود قرار دهد و ايشان را بسوى خود هدايت كند، و قرار هم داده.

زيرا راه قرار دادنش همين است كه انسان و بلكه هر موجودى را به قوا و ادواتى مجهز كرده كه اگر درست به كارش بزند او را به كمال مطلوب و سعادتش مى‌رساند هم چنان كه قرآن كريم فرمود:(الَّذِي أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌)[2] و در خصوص انسان فرمود:

(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ)[3].

و اما هدايت ، عبارت است از آن تلقين‌هايى كه از دو ناحيه در بشر القاء نموده، يكى از ناحيه فطرت و يكى از طريق بعث رسل و انزال كتب و تشريع شرايع، هم چنان كه در باره قسمت اول فرموده:(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها)[4] و در باره قسمت دوم‌


[1] مفردات راغب، ماده قصد .

[2] آن كس كه خلقت هر چيزى را بداد آن گاه هدايت كرد. سوره طه، آيه 51.

[3] بپايدار روى خود را براى دين حنيف، آن فطرتى كه بشر را بر آن خلق كرد تبديلى در خلق خدا نيست. سوره روم، آيه 30.

[4] سوگند به نفس و درستى آن( و يا درست كننده آن) پس فجور و تقوايش را بدو الهام نمود.

سوره شمس، آيه 8.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست