responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 304

و ضمير در ينزل به خداى تعالى بر مى‌گردد، و جمله، استينافى و ابتدايى است كه تعليل جمله‌(سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ) را كه در آيه قبلى بود، تعليل مى‌نمايد.

و معناى آيه اين است كه خداى تعالى منزه و برتر از شرك ورزيدن، و از شريكى كه ايشان برايش گرفته‌اند مى‌باشد، و بخاطر همين تعالى و تنزهش از شريك است كه ملائكه را با همراهى روح كه از سنخ امر او است و از كلمه ايجاد وى است- و يا به سبب امر او و كلمه او است- بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‌كند، تا آنها بشر را انذار كنند كه معبودى جز من نيست، و زنهار دهد از اينكه معبود ديگرى بگيريد.

[وجوه مختلفى كه مفسران در پيرامون معناى آيه فوق ذكر كرده‌اند]

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند كه: مراد از روح، وحى و يا قرآن است، و اگر آن را روح ناميده از اين باب است كه با وحى و با قرآن، دلها زنده مى‌شود، هم چنان كه روح حقيقى نيز مايه حيات بدنها است. آن وقت همين مفسر گفته: و اينكه فرمود:(مِنْ أَمْرِهِ) معنايش بامره است، و نظير اين تعبير، در آيه‌(يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) آمده كه معنايش بامر اللَّه است، چون مى‌دانيم، كسى نيست كه كسى را از امر خدا حفظ كند.

و اما اينكه گفت من به معناى باء است، و به آيه‌(يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) استناد جست، پاسخش همان بيانى است كه ما در آيه مذكور در تفسير سوره رعد گذرانديم، و در آنجا گفتيم كه حرف من به همان معناى خودش است نه به معناى باء زيرا پاره‌اى از امر خدا موجودات را از پاره‌اى ديگر حفظ مى‌كند، و در آيه مورد بحث هم معناى‌(بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ) همان روحى است كه از امر خدا است- علاوه بر اين، ظرف جار و مجرور من امره مستقر است نه لغو- هم چنان كه در آيه‌(قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي) اين چنين است و با آيه‌(يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) فرق دارد، و بر فرض هم كه در آن معناى باء باشد نمى‌توانيم بگوييم در اين دو مورد هم به معناى باء است.

و اما اينكه گفت: روح به معناى وحى و يا قرآن است. و يا به قول بعضى‌[2] ديگر به معناى نبوت است. از نظر نتيجه، خالى از وجه نيست، چون نتيجه نزول ملائكه با روحى از امر خدا همان وحى و نبوت است، ولى فى نفسه كه بخواهيم وحى و نبوت را روح بناميم و هر دو را با اشتراك لفظى به يك معنا بگيريم و يا مجازا آن را به اين معنا گرفته و قرينه را مجازا عبارت از اين بدانيم كه روح، قلب را زنده مى‌كند آن چنان كه روح حقيقى، بدن‌


[1] مجمع البيان، ج 6، ص 349، بنقل از ابن عباس و ابن زيد.

[2] مجمع البيان، ج 6، ص 349، بنقل از حسن.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 304
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست