نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 260
مؤلف: اين روايات به
طورى كه ملاحظه مىفرماييد بيان گذشته ما را تاييد مىكنند.
و در تفسير
قمى در ذيل آيه(وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ) از معصوم
نقل كرده كه فرمود: غل به معناى عداوت است[1].
[چند روايت
در تفسير و بيان مراد جمله: (إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ) و
تطبيق آن بر عدهاى توسط راويان]
و در تفسير
برهان از حافظ، ابو نعيم از رجال سندش از ابى هريره روايت كرده كه گفت: على بن ابى
طالب (ع) از رسول خدا 6 پرسيد يا رسول اللَّه كداميك از ما در دل تو محبوبتريم؟
من يا فاطمه؟ فرمود: فاطمه محبوب تر است نزد من از تو، ولى تو گرانقدرترى از او، و
گويا تو را و او را مىبينم كه كنار حوضم مردم را از آن دور مىكنى، و كنار آن حوض
به عدد ستارگان آفتابههايى هست، و تو و حسن و حسين و حمزه و جعفر در بهشتيد و چون
برادرانى مقابل هم بر تختها قرار داريد، و تو و شيعيانت با من هستيد، آن گاه رسول
خدا 6 اين آيه را قرائت كردند:(إِخْواناً عَلى سُرُرٍ
مُتَقابِلِينَ) و فرمودند: آن چنان در برابر هم هستيد كه به پشت سر
يكديگر نمىنگريد[2].
و نيز در
همان كتاب است كه ابن مغازلى- در كتاب المناقب خود بدون سند از زيد بن ارقم روايت
كرده كه گفت: بر رسول خدا 6 وارد شدم، فرمود: من مىخواهم ميان شما امت، عقد
اخوت برقرار كنم، همانطور كه ميان ملائكه برادرى برقرار است. آن گاه به على فرمود:
تو برادر من هستى، و سپس تلاوت فرمودند:(إِخْواناً عَلى سُرُرٍ
مُتَقابِلِينَ) و فرمودند: دوستانى كه دوستيشان براى خداست بعضى به بعضى
ديگر نظر مىكنند[3].
مؤلف: صاحب
البرهان اين روايت را از احمد در كتاب مسندش بدون سند از زيد بن ارقم از رسول خدا
6 نيز نقل كرده، و روايت مفصل است[4].
در اين دو
روايت كه در تفسير(عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ) فرموده احدى
پشت سر ديگرى را نمىنگرد و يا دوستان خدايى بعضى به بعضى نظر
مىكنند اشاره فرمودهاند به اينكه تقابل در آيه، كنايه از اين است كه در
آنجا ديگر مانند دنيا در پى عيب جويى يكديگر نيستند، چون غل و كينهها از دلهايشان
بيرون رفته است، و عيب