نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 258
روز بعث است كه مردم
در آن زنده مىشوند؟ نه، بلكه خداى عز و جل او را مهلت داد تا روزى كه قائم ما
ظهور كند كه در آن روز موى ناصيه ابليس را گرفته گردنش را مىزند، روز وقت معلوم آن
روز است[1].
الفاظ حديث
فوق از تفسير برهان نقل گرديده است.
و در تفسير
قمى به سند خود از محمد بن يونس از مردى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير
آيه( فَأَنْظِرْنِي)- تا جمله-(إِلى يَوْمِ
الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ) فرمود: در روز وقت معلوم رسول خدا 6 او را
بر روى سنگ بيت المقدس ذبح مىكند[2].
مؤلف: اين
روايت از روايات رجعت است كه بر طبق آن و نيز بر طبق مضمون روايت قبليش از طرف
امامان اهل بيت روايات ديگرى نيز هست.
ممكن هم هست
روايت اولى از اين سه روايت آخر را حمل بر تقيه كنيم، و نيز ممكن است هر سه را به
بيانى كه در رجعت در جلد اول اين كتاب و در جلدهاى ديگر گذشت طورى معنا كنيم كه
منافاتى ميان آنها نباشد، و آن اين است كه بگوييم در روايات وارده از طرق امامان
اهل بيت (ع) غالب آيات مربوط به قيامت گاهى به روز ظهور مهدى (ع) و گاهى به روز
رجعت و گاهى به روز قيامت تفسير شده و اين بدان جهت است كه هر سه روز در اينكه روز
بروز حقايقند، مشتركند، هر چند كه بروز حقايق در آنها مختلف و داراى شدت و ضعف
است. بنا بر اين، حكم قيامت بر آن دو روز ديگر هم جارى است- دقت فرماييد.
و در تفسير
عياشى از جابر از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه گفت:
خدمت آن جناب
بودم، عرض كردم: ممكن است بفرماييد تفسير آيه(إِنَّ
عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ) چيست؟ فرمود: خداى
تعالى در اين جمله مىفرمايد: تو نمىتوانى بندگان مرا به بهشت و يا دوزخ وارد
كنى[3].
[رواياتى
در بيان مراد از درهاى جهنم در ذيل جمله:(لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ
...)]
و در تفسير
قمى در ذيل جمله(لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ...) از معصوم نقل كرده
كه فرمود: خداى تعالى در اين جمله مىفرمايد اهل هر مذهبى از درى وارد مىشوند، و
براى
[1] البرهان، ج 2، ص 343، ح 7، عياشى، ج 2، ص 242، ح 14.