responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 240

مى‌دهد، و هر كسى را بخواهد عقوبت مى‌كند بدون اينكه جهتى را ترجيح دهد، و حتى در جهت خلاف واقع مى‌تواند عمل كند.

سپس گفته‌اند: اگر كسى بگويد شخصى حكيم مردمى را در خانه‌اى محبوس كرد و آتش فراوان بر آنان افروخت و مارهاى زهرآگين به جانشان انداخت و در عين حال هيچ قصد آزار ايشان را نداشت نه مى‌خواست بسوزند، و نه مى‌خواست مسموم شوند، چنين كسى عقل و فطرت انسانى خود را از دست داده، و بنا بر اين به حكم فطرت، خداى تعالى كه شيطان را مهلت داده، خواسته است تا بندگانش گمراه گردند و او عذابشان كند و هيچ معطلى هم ندارد.

دسته دوم آيه را چنين توجيه كرده‌اند كه: خداى تعالى از ازل مى‌دانسته كه ابليس و پيروانش با كفر و گناه مى‌ميرند و به جرم كفر و فسقشان دوزخى مى‌شوند، چه او ابليس را مهلت بدهد و چه ندهد. علاوه بر اينكه خداى تعالى اگر او را مهلت داد، و جانبش را رعايت نمود، جانب مؤمنين را هم رعايت نموده، ثواب بيشترى به ايشان مى‌دهد. از اينهم كه بگذريم شيطان گفته: لاغوينهم چه ربطى به خداى تعالى دارد، اگر اغواء كار خدا بود از خود دفاع مى‌نمود و آن را انكار مى‌كرد.

و از اين قبيل وجوه ديگرى كه در توجيه آيه كريمه بيان كرده‌اند.

[غفلت اين مفسران از اينكه دنيا دار امتحان است و وجود داعى به شر و داعى به خير لازمه امتحان و تميز خبيث از طيب است‌]

و اى كاش مى‌فهميديم كه چرا غفلت كرده‌اند از آن همه آياتى كه مساله امتحان و ابتلاء را عنوان مى‌كند، مانند آيه‌(لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ)[1] و آيه‌(وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ)[2] و مى‌فرمايد: كه اصولا نظام سعادت و شقاوت و ثواب و عقاب بشر، مبتنى بر اساس امتحان و ابتلاء است تا انسانها همواره در ميان خير و شر و سعادت و شقاوت قرار داشته، به اختيار خود و با در نظر گرفتن نتيجه بر طبق هر كدام كه خواستند عمل كنند.

و بر اين اساس اگر در اين ميان كسى كه چون ملائكه و اگر خواستى بگو چون خدا، بشر را به سوى خيرش دعوت نكند و كسى نباشد كه او را به سوى شر تشويق بنمايد، ديگر امتحانى نخواهد بود، و حال آنكه گفتيم امتحان در كار هست، لذا مى‌بينيم كه خداى تعالى در امثال آيه‌


[1] سوره انفال، آيه 37.

[2] سوره آل عمران، آيه 154.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 12  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست