نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 221
ترجمه آيات
و به تحقيق
ما انسان را از گلى خشكيده از لايهاى سياه آفريديم (26).
و جن را قبل
از وى از آتشى زهرآگين آفريده بوديم (27).
و چون
پروردگارت به ملائكه گفت: مىخواهم بشرى از گلى خشكيده از لايهاى سياه خلق كنم
(28).
پس چون كار
او را به پايان رسانيدم و از روح خود در او دميدم بايد كه برايش بسجده افتيد (29).
ملائكه همگى
و تماميشان سجده كردند (30).
مگر ابليس از
اينكه با سجده كنندگان باشد امتناع ورزيد (31).
پروردگارت به
او گفت: اى ابليس چه غرضى در نظر گرفتى كه از ساجدين نباشى؟ (32).
گفت من چنين
كسى نبودهام كه براى بشرى كه تو آن را از گلى خشكيده از لايهاى سياه آفريدى سجده
كنم (33).
پروردگارت
گفت: پس بيرون شو كه تو از رانده شدگانى (34).
و بر تو است
لعنت تا روز جزا (35).
گفت:
پروردگارا پس مرا تا روزى كه خلايق مبعوث مىشوند مهلت بده (36).
پروردگارت
گفت تو از مهلت داده شدگانى (37).
تا روز وقت
معلوم (38).
گفت:
پروردگارا بخاطر اينكه اغوايم كردى هر آينه در زمين زينت مىدهم در نظر آنان، و هر
آينه همگيشان را اغواء مىكنم (39).
مگر بندگان
مخلصت را (40).
گفت: همين
است راه مستقيم كه من قضاءاش را راندهام (41).
بدرستى كه تو
بر بندگان من تسلط ندارى، مگر آنهايى كه خودشان رام تو گردند (42).
و بدرستى
جهنم وعدهگاه همه آنان است (43).
جهنم كه
داراى هفت در است و براى هر درى جزئى از ايشان اختصاص يافته (44).
بدرستى كه
پرهيزگاران در بوستانها و چشمههايند (45).
آن روز به
ايشان گفته مىشود به سلامت و ايمنى درآئيد (46).
و بيرون كشيم
آنچه در سينههاى ايشان باشد، از عداوت و كينه (كه در دار دنيا داشتند) در حالى كه
برادران يكديگر مىباشند كه بر تختها برابر هم قرار مىگيرند (47).
در آنجا
خستگى برايشان نيست و بيرون آمدن هم ندارند (48).
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 221