نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 216
آيه مورد بحث با
جمله(إِنَّهُ حَكِيمٌ
عَلِيمٌ) ختم شد، چون گفتيم كه
حكمت اقتضاى حشر، و حشر هم اقتضاى حساب اعمال و مجازات بدكاران و پاداش نيكو كاران
را دارد، پس خدا حكيم است و نظام عالم را بدون حشر ناتمام نمىگذارد، و عليم است
كه حتى احدى از قلمش نمىافتد.
بحث روايتى
[ (رواياتى در باره استراق سمع شياطين و رجم آنها با نجوم و در ذيل آيه:(إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ) و ...)]
در تفسير قمى
در ذيل آيه(وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً) از معصوم
نقل كرده كه فرمود: منظور منازل آفتاب و ماه است[1].
و نيز در ذيل
آيه(إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ
مُبِينٌ) فرموده: همواره شيطانها به آسمان بالا مىرفتند و تجسس مىكردند تا
آنكه رسول خدا 6 متولد شد[2].
و در معانى
الاخبار از برقى از پدرش از جدش از بزنطى از ابان از امام صادق (ع) روايت كرده كه
فرمود: ابليس آسمانهاى هفتگانه را در مىنورديد، تا آنكه عيسى (ع) متولد شد و او
از سه آسمان ممنوع گرديد. و باز او چهار آسمان را بالا مىرفت تا رسول خدا 6
متولد گرديد، در نتيجه از رفتن به همه آسمانها محروم شد و از آن به بعد شيطانها به
وسيله نجوم رانده مىشوند ...[3].
و در الدر المنثور
است كه ابن مردويه از ابن مسعود روايت كرده كه گفت:
جرير بن عبد
اللَّه به رسول خدا 6 عرض كرد: يا رسول اللَّه از آسمان دنيا و زمين پايين برايم
حديث كن. فرمود اما آسمان دنيا خداوند آن را از دود خلق كرد، پس آن را بالا برد و
در آن چراغ و ماهى نورانى قرار داد و آن را با چراغهاى نجوم زينت بخشيد. و آن نجوم
را رجم شيطانها و هم حفظ آسمان از هر شيطان رانده شدهاى قرار داد[4].
مؤلف: به
زودى بيانى كه معناى اين احاديث را روشن كند- ان شاء اللَّه- خواهد آمد.