[سوره الحجر (15): آيات 10 تا 15]
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ (10) وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (11) كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (12) لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ (13) وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ (14))
(لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ (15))
ترجمه آيات
ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امتهاى نخستين فرستاديم (10).
و نيامد ايشان را رسولى مگر اينكه او را استهزاء مىكردند (11).
اين چنين راه مىدهيم قرآن را در دلهاى گناهكاران براى اتمام حجت (12).
با وجود اين ايمان نمىآورند به آن قرآن و بتحقيق سنت اقوام پيشين نيز چنين بود (13).
و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم و آنها مرتبا در آن بالا روند (و عجائب قدرت ما را ببينند) (14).
هر آينه از شدت عناد گويند جز اين نيست كه چشمبندى شدهايم بلكه ما قومى هستيم كه سحر شدهايم (15).
بيان آيات [تسليت و دلگرمى دادن به پيامبر 6 با بيان اينكه استهزاء و تكذيب پيامبران سابقه داشته و سنة الاولين بوده است]
بعد از آنكه داستان استهزاء كفار به كتاب خدا و پيغمبرش و معجزه آمدن