نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 176
بريده روايت كرده كه
گفت: اولين كسى كه قرآن را در مصحفى جمع كرد سالم غلام ابى حذيفه بود كه قسم خورده
بود تا قرآن را جمع نكرده رداء به دوش نگيرد، و بالأخره جمع كرد ...[1].
مؤلف: نهايت
چيزى كه اين روايات بر آن دلالت دارد اين است كه نامبردگان در عهد رسول خدا 6
سورهها و آيههاى قرآن را جمع كرده بودند. و اما اينكه عنايت داشته بودند كه همه
قرآن را به ترتيب سوره و آيههايى كه امروز در دست ما است و يا به ترتيب ديگرى جمع
كرده باشند دلالت ندارد. آرى، اين طور جمع كردن تنها و براى اولين بار در زمان ابو
بكر باب شده است.
فصل پنجم:
[: گرد آورى مصاحف مختلف و جمع و تدوين قرآن بر اساس يك قرائت در زمان عثمان]
بعد از آنكه
تدوين و جمع آورى قرآن در زمان ابو بكر شروع شد، در نتيجه ادامه اين كار قرآنهاى
مختلفى و قرائتهاى زيادى به وجود آمد و لذا عثمان براى بار دوم به جمع آورى آن
پرداخت.
يعقوبى در
تاريخ خود مىنويسد: عثمان قرآن را جمع آورى و تاليف كرد، سورههاى طولانى را در
يك رديف، و سورههاى كوتاه را در يك رديف ديگر قرار داد، و آن گاه تمامى مصحفها
را كه در اقطار آن روز اسلام بود جمع نمود و با آب داغ و سركه بشست. و به قول بعضى
ديگر بسوزانيد و جز مصحف ابن مسعود هيچ مصحفى نماند مگر آنكه همين معامله را با آن
نمود.
ابن مسعود در
آن موقع در كوفه بود، حاكم كوفه عبد اللَّه بن عامر خواست قرآن او را بگيرد و او
از دادن قرآن امتناع نمود. حاكم قضيه را به عثمان نوشت، در جواب دستور آمد كه او
را به مدينه بفرست تا اين دين رو به فساد ننهاده نقصانى در آن پديد نيايد.
ابن مسعود
وارد مدينه شد، وقتى به مسجد در آمد كه عثمان بر فراز منبر مشغول خطابه بود. وقتى
ابن مسعود را ديد رو كرد به مردم و گفت: جانور بدى دارد بر شما وارد مىشود. ابن
مسعود هم جواب تندى به او داد. عثمان دستور داد با پايش او را به زمين بكشند، و در
نتيجه اين عمل دو تا از دندههاى سينهاش شكست. عايشه وقتى جريان را شنيد زبان به
اعتراض گشود و بگومگوى بسيار كرد.