نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 138
نخواهند داشت (8).
اين ماييم كه
اين ذكر (قرآن) را نازل كردهايم و ما آن را بطور قطع حفظ خواهيم كرد (9).
بيان آيات
[مفاد كلى سوره مباركه حجر]
اين سوره
پيرامون استهزاء كفار به رسول خدا 6 سخن مىگويد كه نسبت جنون به آن جناب داده و
قرآن كريم را هذيان ديوانگان خوانده بودند. پس در حقيقت در اين سوره رسول خدا 6
را تسلاى خاطر داده، و وى را به صبر و ثبات و گذشت از آنان سفارش مىكند و نفس
شريفش را خوشحال و مردم را بشارت و انذار مىدهد.
و اين سوره
به طورى كه از آياتش بر مىآيد در مكه نازل شده است. ولى صاحب مجمع البيان[1] از حسن نقل كرده كه آيه(وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي) را استثناء نموده و
گفته كه اين آيه در مدينه نازل شده است. همچنين آيه(كَما
أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ). ولى اشكال
اين قول به زودى ذكر خواهد شد.
در اين سوره
آيه(فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
...) قرار دارد كه با يك مساله تاريخى در باره شروع دعوت اسلامى قابل
انطباق است، و آن مساله اين است كه رسول خدا 6 در اول بعثت، دعوت خود را علنى
نكرد و تا مدت سه و يا چهار و يا پنج سال پنهانى دعوت مىنمود، زيرا اوضاع آن قدر
نامساعد بود كه اجازه چنين اقدامى نمىداد، لذا در اين مدت آحادى از مردم را كه
احتمال مىداد دعوتش را قبول كنند ملاقات مىكرد، و دعوت خود را پنهانى با آنان در
ميان مىگذاشت تا آنكه خداى تعالى با آيه مذكور اجازهاش داد تا دعوتش را علنى
كند.
و اين مطلب
تاريخى را روايات وارده از طريق شيعه و سنى نيز تاييد مىكند كه رسول خدا 6 در
اول بعثت تا چند سال دعوت خود را براى عموم مردم علنى نكرد تا آنكه خداى تعالى
آيه(فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ) را فرستاد. آن جناب
به ميان مردم آمد و دعوت خود را عمومى و علنى كرد. بنا بر اين مىتوان گفت كه سوره
مورد بحث مكى است و در ابتداى علنى شدن