نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 484
فرموده:(وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا
الْفاسِقِينَ)[1] و نيز فرمود:(فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَ
اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ)[2].
[اشاره به
معناى ايمان و بيان اينكه ايمان صرف ادراك نيست، بلكه عبارتست از
ادراك توأم با تسليم و قبول قلبى]
و ايمان به
خدا به صرف اين نيست كه انسان بداند و درك كند كه خدا حق است، زيرا مجرد دانستن و
درك كردن ملازم با ايمان نيست، بلكه با استكبار و انكار هم مىسازد، هم چنان كه
خودش فرموده:(وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ)[3] و چون مىدانيم
ايمان با انكار نمىسازد، پس نتيجه مىگيريم كه ايمان صرف ادراك نيست، بلكه
عبارتست از پذيرايى و قبول مخصوصى از ناحيه نفس، نسبت به آنچه كه درك كرده. قبولى
كه باعث شود نفس در برابر آن ادراك و آثارى را كه اقتضاء دارد تسليم شود، و علامت
داشتن چنين قبولى اين است كه ساير قوا و جوارح آدمى نيز آن را قبول نموده، مانند
خود نفس در برابرش تسليم شود.
اينجاست كه
مىبينيم بسيارى از اشخاص با علم و درك زشتى و پليدى عملى، معذلك به آن عمل اعتياد
دارند و نمىتوانند خود را از آن بازدارند، براى همين است كه فقط قبح آن را درك
كردهاند، ولى ايمان به آن ندارند، و در نتيجه تسليم درك خود نمىشوند. و بعضى
ديگر را مىبينيم كه علاوه بر درك تسليم هم شدهاند، و بعد از تسليم توانستهاند
بدون درنگ دست از آن كار بردارند و اين همان ايمان است.
و اين همان
معنايى است كه از آيه شريفه(فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ
يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ
يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ)[4] استفاده مىشود.
پس هدايت از
ناحيه خداى سبحان اقتضاى امرى را از قلب و يا صدر و يا نفس آدمى دارد كه نسبت آن
امر با آن هدايت نسبت قبول و انفعال است به امر مورد قبول، كه در آيه 125 سوره
انعام از آن به شرح صدر و توسعه سينه تعبير كرده، و در آيه مورد بحث آن را ايمان و
اطمينان قلب ناميده، و آن عبارت از اين است كه آدمى خود را در قبول امر، مقبول در
امنيت ببيند و قلبش با
[1] و با آن گمراه نمىكند مگر تبهكاران را. سوره بقره، آيه 26.
[2] و چون بسوى باطل ميل كردند خداوند هم دلهايشان را گريزان از
حق و متمايل بباطل كرد، و خدا مردم تبهكار را هدايت نمىكند. سوره صف، آيه 5.
[3] آن را انكار كردند در حالى كه دلهايشان بدان يقين داشت. سوره
نمل، آيه 14.
[4] پس هر كه را خدا بخواهد هدايت كند سينهاش را پذيراى اسلام
مىسازد، و هر كه را بخواهد گمراه سازد سينهاش را تنگ و بىگنجايش مىكند، بطورى
كه پذيرفتن اسلام و حق در نظرش مانند بالا رفتن به آسمان غير ممكن مىرسد. سوره
انعام، آيه 125.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 484