responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 452

آيه آمده، كه صاحبش را از مقدرات سوء حفظ مى‌كند، و معلوم است كه جز بوسيله ملائكه موكل حفظ نمى‌كند يعنى آن باقيات صالحات، صاحبش را بوسيله ملائكه‌اى كه بر آن موكل است حفظ مى‌كند، پس برگشت معناى روايت بهمان بيانى است كه ما قبلا در ذيل آيه ايراد نموديم.

ممكن هم هست بگوئيم خود آن باقيات صالحات به اذن خدا صاحبش را حفظ مى‌كند. نه ملائكه موكل بر آنها، اين معنا هم به آنچه در بيان قبلى گذشت برمى‌گردد.

[رواياتى در بيان مراد از:(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ...)]

و در همان كتاب از ابى عمر و مدائنى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: پدرم همواره مى‌فرمود: خداوند قضاى حتمى رانده كه از هيچ بنده‌اى نعمتى را كه به او ارزانى داشته از او سلب نكند، مگر آنكه خود بنده كارى كند كه مستوجب سلب نعمت شود، در آن صورت آن نعمت را بخاطر آن گناه سلب مى‌كند، و اين همانست كه در قرآن كريم فرموده:(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ)[1].

و نيز در همان كتاب از احمد بن محمد از ابى الحسن الرضا (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه‌(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ) فرموده: پس زمام امور به دست خداست‌[2].

مؤلف: اين روايات اشاره است بهمان بيانى كه ما در معناى آيه گذرانديم.

و در معانى الاخبار به سند خود از عبد اللَّه بن فضل از پدرش روايت كرده كه گفت: از ابا خالد كابلى شنيدم كه مى‌گفت: از زين العابدين على بن الحسين (ع) شنيدم كه مى‌فرمود: گناهانى كه نعمت را تغيير مى‌دهند عبارتند از: ظلم بر مردم، ترك عمل خيرى كه بدان عادت شده، كفران نعمت، و ترك شكر، و اين همانست كه خداى تعالى در باره‌اش فرموده:(إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ)[3].

و نيز در همان كتاب به سند خود از حسن بن فضال از حضرت رضا (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه‌(هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً) فرموده خوف براى مسافر و طمع براى حاضر و مقيم است، (مسافر خواهان نبود آن، و حاضر خواهان آنست)[4].

و در تفسير نعمانى از اصبغ بن نباته از على (ع) روايت كرده كه در تفسير


[1] تفسير عياشى، ج 2، ص 206، ح 19.

[2] تفسير عياشى، ج 2، ص 206، ص 20.

[3] معانى الأخبار، ص 270 ح 2. ط جامعه مدرسين قم.

[4] معانى الأخبار، ص 374، ح 1، ط جامعه مدرسين قم.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست