responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 376

مى‌گويد: زمين داراى حركت وضعى و انتقالى است، زيرا از آن استفاده مى‌شود كه بشر بوسيله حركت انتقالى و وضعى زمين از اجرام آسمانى عبور مى‌كند و مى‌گذرد، نه آن طور كه حس ما مى‌پندارد كه زمين ما ايستاده و اجرام بر ما مى‌گذرند.

(وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ).

ضمير در اكثرهم به ناس برمى‌گردد، به اعتبار ايمانشان، به اين معنا كه اكثر مردم ايمان آور نيستند هر چند تو از ايشان مزدى نخواهى، و هر چند بر آيات آسمانى و زمينى با همه زياديش مرور كنند، و آنهايى كه از ايشان ايمان آوردند (كه همان اقليت باشند) اكثر ايشان ايمانشان آميخته به شرك است.

و اگر بپرسى چگونه ممكن است آدمى در آن واحد، هم متلبس به ايمان باشد و هم به شرك، با اينكه ايمان و شرك دو معناى مقابل همند كه در محل واحد جمع نمى‌شوند؟ جواب مى‌گوييم: اين اجتماع، نظير اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقيات متضاد است، و از اين نظر ممكن است كه اينگونه امور از معانيى باشند كه فى نفسه قابل شدت و ضعفند، و مانند دورى و نزديكى، به اضافه و نسبت مختلف مى‌شوند، مثلا قرب و بعد اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شود هرگز در محل واحد جمع نمى‌شوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممكن است در محل واحد جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند، مثلا در باره مكه، هم دورى صادق است و هم نزديكى، دورى از شام، و نزديكى به مدينه، همچنين اگر مكه با مدينه مقايسه شود از شام دور هست، ولى اگر با بغداد مقايسه شود به شام نزديك خواهد بود.

[توضيحى در مورد نسبى و اضافى بودن ايمان و شرك و امكان اجتماع بعض مراتب آن دو با هم‌(وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ)]

ايمان به خدا و شرك به او هم- كه حقيقتشان عبارتست از تعلق و بستگى قلب به خضوع و در برابر خدا يعنى ذات واجب الوجود و بستگى آن بغير او از چيزهايى كه مالك خود و چيز ديگرى نيستند مگر به اذن خدا،- دو مطلب اضافى هستند كه به اختلاف نسبت و اضافه، مختلف مى‌شوند.

(آرى اگر ايمان به خدا و شرك به او را دو نقطه صرف و بى‌نهايت تصور كنيم در بين اين دو نقطه فاصله زيادى است كه راهروانى در بين آن دو هر يك در يك نقطه قرار دارند) پس همانطور كه ممكن است دل آدمى يكسره بستگى به زندگى دنياى فانى و زينت‌هاى باطل آن پيدا كرده و بكلى هر حق و حقيقتى را فراموش كند، و نيز ممكن است مانند مخلصين از اولياى خدا از هر چيز كه دل را مشغول از خداى سبحان مى‌سازد منقطع گشته به تمام معنا و با تمامى دل متوجه خدا شده لحظه‌اى از او غافل نشود و در ذات و صفات خود جز به او آرام نگيرد و جز آنچه او مى‌خواهد نخواهد. همچنين ممكن است سهمى از آن و سهمى از اين را با هم داشته‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست