responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 145

[توضيح معناى آيه:(وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ ...) و وجوهى كه در اين باره گفته شده است‌]

از ظاهر سياق برمى‌آيد كه ضمير جمعى كه در جمله شروه و در جمله كانوا مى‌باشد به رهگذران برمى‌گردد، و معنايش اين باشد كه: رهگذران يوسف را به پولى اندك فروختند، چون از اين معنا حذر داشتند كه اگر بر سر قيمت ايستادگى به خرج دهند حقيقت مطلب روشن شده صاحبانش پيدا شده از چنگ ايشان بيرونش مى‌كنند.

ولى بيشتر مفسرين گفته‌اند: ضمير مذكور به برادران يوسف برمى‌گردد و معناى جمله اين است كه: برادران يوسف بعد از آنكه فرياد رهگذران بلند شد كه بشارت! پسر بچه‌اى خود را به كنار چاه رسانده ادعا كردند كه اين پسر بچه از ايشان است كه در چاه افتاده و اينك آمده‌اند او را بيرون بياورند، و در نتيجه همانجا يوسف را به پولى اندك فروختند، و از ترس اينكه حقيقت حال معلوم نشود در قيمتش پافشارى نكردند.[1] بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: ضمير اول به برادران و ضمير دوم به رهگذران برمى‌گردد، و معناى آيه اين است كه: برادران، يوسف را به پولى اندك فروختند، و رهگذران از خريدنش اظهار بى‌ميلى مى‌كردند كه فروشندگان قيمت را بالا نبرند، و يا واقعا نسبت به خريدنش بى‌ميل بودند براى اينكه حدس مى‌زدند حقيقت مطلب غير اينست، و حتما مكر و نقشه‌اى در كار است، چون از سيماى پسر بچه پيداست كه از بردگان نيست.

و ليكن سياق آيات با هيچيك از اين دو وجه سازگارى ندارد، چون هر چه ضمير جمع در آيه قبلى بود همه به رهگذران برمى‌گشت و در آيه بعدى هم اسمى از برادران به ميان نيامده تا بگوييم ضمير در شروه و ضمير در كانوا و يا يكى از آن دو به برادران برمى‌گردد.

علاوه بر اينكه ظاهر آيه بعدى كه مى‌فرمايد:(وَ قالَ الَّذِي اشْتَراهُ مِنْ مِصْرَ) اين است كه آن خريدن با فروختن در اين آيه تحقق يافته (و خلاصه خريداران در آن آيه خريداران اين آيه‌اند).

و اما اينكه در روايات آمده كه برادران يوسف خود را به آنجا رسانيده، يوسف را از دست ايشان گرفتند و ادعا كردند كه اين برده ماست كه در چاه افتاده و در آخر او را به ثمن بخسى فروختند مطلبى است تاريخى كه نه با ظاهر سياق آيات تدافع دارد، و نه ظاهر آيه آن روايات را دفع مى‌كند.

و چه بسا گفته شده كه شراء در آيه مورد بحث به معنى خريدن است، چون به اين معنا هم از زبان عرب شنيده شده، ولى سياق آيه اين احتمال را هم مانند دو احتمال قبلى دفع مى‌كند.


[1] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 12، ص 183.

[2] ( 1 و 2) روح المعانى، ج 12، ص 183.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 145
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست