نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 93
نيست. و همچنين گفتار
آن مفسر[1] ديگر كه
گفته: منظور از اين كلمه سورهاى طولانى نظير اين سوره يعنى سوره يونس است،
سورهاى كه مانند اين سوره مشتمل باشد بر اصول معارف دين و وعدهها و تهديدها.
وجه نادرستى
اين نظريهها اين است كه قرآن كريم همه آياتش منسوب به خداى سبحان است، چه آن
آياتى كه از داستانى خبر مىدهد و يا آياتى كه امر و نهى دارد، و چه سورهاى كه
نظير سوره يونس باشد و چه غير آن حتى يك آيه از قرآن نيز كلام خدا و منسوب به خدا
است، و افتراء هم اختصاصى به خبر ندارد همانطور كه مىتوان خبرى را به دروغ به كسى
افتراء بست انشاء را هم مىتوان افتراء بست، و همانطور كه نسبت افتراء دادن آن
آيات تكذيب كلام خداى تعالى است، نسبت افتراء دادن اين آيات نيز تكذيب است و
همانطور كه چنين نسبتى در مورد اينگونه آيات خدا تكذيب است، در مورد غير اينها
يعنى آياتى كه در آن امر و نهى آمده و يا آيات سورهاى كوچك است نيز تكذيب كلام
خداى تعالى است.
[فقط به
فصاحت و بلاغت قرآن تحدى نشده، بلكه از لحاظ معنى و محتواى قرآن نيز مبارز طلبى
شده است]
و ثانيا
معلوم شد كه آيه شريفه مورد بحث تنها به بلاغت و فصاحت قرآن تحدى نكرده، بلكه سياق
اين آيه و هر آيهاى ديگر كه در مورد تحدى وارد شده شاهد بر اين است كه تحدى به
همه خصوصيات قرآن و آن صفات كمال و فضيلتى است كه قرآن دارد، و امتيازات قرآن در
دو خصوصيت فصاحت و بلاغت خلاصه نمىشود، قرآن مشتمل است بر مخ معارف الهى، و جوامع
شرايع، چه در باب عبادات، چه قوانين مدنى، چه سياسى، چه اقتصادى، چه قضايى، چه
اخلاق كريمه و آداب نيكو، چه قصص درست انبياء و امتهاى گذشته، و ملاحم
(پيشگويىهاى غيبى)، و چه در باب أوصاف ملائكه و جن و آسمان و زمين، چه در باب
حكمت و موعظت و وعده و تهديد، و چه در باب اخبار مربوط به آغاز و انجام خلقت. و
نيز قرآن مشتمل است بر قوت حجت و عظمت بيان و نور و هدايت، آنهم بدون اينكه در
تمامى اين بابهاى مختلف يك سخنش مخالف با سخن ديگرش باشد، و اضافه كن بر همه اين
امتيازات و خصائص اين خصوصيت را كه سخن قرآن در بلاغت و فصاحت در افقى قرار دارد
كه دست بشر از رسيدن به آن كوتاه است.
آرى، دانشپژوهان
از صدر اول تا به امروز در مساله اعجاز قرآن اكتفاء كردهاند به بلاغت و فصاحت آن،
و در اين باره كتابها نوشته و رسالهها تاليف كردهاند، و همين باعث شده كه از
تدبر در حقايق قرآن و تعمق در معارف آن باز مانده چنين بپندارند كه معانى قرآن
مانند ساير