نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 90
است كه به سوى حق
هدايت مىكند، و به همين جهت با يادآورى قرآن اشارهاى هم به آن كتابها نموده
فرموده:(وَ لكِنْ
تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ
رَبِّ الْعالَمِينَ) و در
آخر آيات به ذكر مساله حشر، كه يكى از مقاصد اين سوره است و قبلا نيز سخن از آن
رفته بود برگشت شده.
[نفى شانيت
مفترى بودن، از قرآن كريم در جمله:(وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ
يُفْتَرى ...)]
(وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ ...) در سابق
اشاره كرديم كه اگر در نفى صفتى و يا معنايى تعبير شود به نفى كون و نبود وجود آن،
از اين تعبير فهميده مىشود كه آن صفت استعداد و شانيت تحقق و وجود ندارد، و اين
قسم نفى كردن بليغتر از نفى خود آن صفت است. بنا بر اين، فرق است بين اينكه
بگوئيم: ما كان زيد ليقوم- زيد چنين نبود كه بايستد ، و بين اينكه
بگوئيم: زيد لم يقم- زيد نايستاد ، و يا بگوئيم: ما قام زيد- زيد
نايستاد . تعبير اول مىفهماند زيد استعداد ايستادن ندارد، و شان او چنين
شانى نيست، به خلاف تعبير دوم كه تنها نفى قيام را مىرساند و مىفهماند او
نايستاده، و در قرآن كريم نمونههاى بسيارى از تعبير اول وجود دارد، مثل آيات زير:(فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ)[1]،(ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ)[2] و(ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ)[3] پس اينكه در
آيه مورد بحث فرمود:(وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى
مِنْ دُونِ اللَّهِ) خواسته است شانيت افتراء را از قرآن كريم نفى
نموده، همانطور كه ديگران نيز گفتهاند خواسته است بفرمايد: قرآن چيزى نيست كه
بتوان به آن افتراء بست و گفت كه اين كتاب از ناحيه خدا نبوده و به افتراء به خدا
نسبت داده شده. و اين تعبير بليغتر از آن است كه نفى فعليت نموده بفرمايد:
اين قرآن به ناحق به خدا نسبت داده نشده ، و حاصل معناى آيه اين است كه شان
قرآن چنين نيست، و در اين صلاحيت نيست كه ساخته و پرداخته غير خدا باشد، و به
افتراء به خدا نسبت داده شود.
[مراد از:(الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ) و معناى:(تَفْصِيلَ
الْكِتابِ) و اشاره به وحدت همه اديان و اينكه اختلاف اديان در اجمال و تفصيل
است]
(وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ)- يعنى قرآن تصديق آن
كتابهايى است كه فعلا موجود است، و از ناحيه خدا نازل شده، و آن عبارت است از
تورات و انجيل، هم چنان كه همين قرآن از مسيح (ع) حكايت كرده كه آن جناب نيز در
باره كتاب آسمانى قبل از
[1] آنان به خاطر تكذيبى كه قبلا كرده بودند ديگر ايمان آور
نبودند. سوره يونس، آيه 74
[2] تو چنين نبودى كه بدانى كتاب چيست و يا ايمان كدام
است. سوره شورى، آيه 52
[3] خداى تعالى چنين نبوده كه به آنان ظلم كند. سوره
عنكبوت، آيه 40
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 90