نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 61
[كيفر بد كاران
مساوى كار بدشان است، ذليل هستند، چهرههايشان را سياهى پوشانيده و خالد در آتشند]
و تقدير
كلام: لهم جزاء سيئة بمثلها من العذاب است و مجموع اين جمله خبر براى
مبتدايى است كه در آيه شريفه ذكر شده، و آن كلمه الذين در جمله:(وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ) مىباشد. و منظور اين است: كسانى كه
كار زشت مىكنند كيفرى زائد بر گناه خود ندارند، بلكه كيفر نمىبينند مگر به مثل و
مقدار گناهى كه كردهاند، پس جزاء يك سيئه يك عقوبت است، به خلاف حسنه كه گفتيم
پاداشش يا ده برابر است و يا چيزى است كه عقل بشر از درك آن عاجز است. و معناى
اينكه فرمود:(ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ) اين است:
گنهكاران هيچ عاصم و حافظى كه از عذاب خدا حفظشان كند ندارند. اين جمله مىخواهد
به مشركين كه شركاى خود را شفيعان درگاه خدا مىپنداشتند بفهماند كه اين شركاى
خيالى در آن روز بكار نمىآيند، چيزى كه هست اين معنا را با بيانى كلى اداء نموده
مىفرمايد: بطور كلى در آن روز هيچ عاصم و مانعى از عذاب خدا نيست، نه شركاء و
شفعاى خيالى مشركين، و نه هيچ ضدى نيرومند و مانعى ديگر، و نه هيچ عاصمى ديگر.
(كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً)- كلمه
قطع - به كسر قاف و فتح طاء- جمع قطعه است، و كلمه
مظلم حال از كلمه ليل است، و گويا مىخواهد بفرمايد: شب ظلمانى
تكه تكه شده و يكى پس از ديگرى به روى چهره آنان افتاده و در نتيجه چهرههايشان
بطور كامل سياه شده است. و متبادر از اين تعبير اين است كه خواسته است
بفرمايد هر يك از آن تكهها به روى يكى از مشركين افتاده نه آنكه
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند كه منظور اين است كه روى سياه اينان روى قطعه قطعه شب را پوشانده
پس در نتيجه آن قطعهها ظلمانى شده، بعضى بر بالاى بعضى ديگر واقع شدند وجه
نادرستى اين تفسير اين است كه در آيه شريفه چيزى كه دلالت بر اين معنا كند وجود
ندارد.
(أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ)- اين جمله دلالت بر
دوام بقاء آنان در آتش دارد، چون وقتى گفته مىشود فلانى از اصحاب فلان چيز
است معنايش اين است كه دائما آن كار را مىكند. و همچنين كلمه
خالد دلالت بر اين جاودانگى دارد، هم چنان كه همين تعبير در مورد اهل بهشت
دلالت بر همين معنا دارد.
[شرحى در
مورد اينكه در روز قيامت بتها و خدايان مشركين، عبادت آنان را نفى مىكنند و بيان
اينكه در مقابل بتها و خدايان و همى، عبادت قابل تحقق نيست]
(وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ
أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ ...) منظور از حشر جميع حشر همه
آنهايى است كه تا كنون ذكر شدند، چه مؤمنين و چه