نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 461
[معناى
انشاء و استعمار در جمله:(هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ
فِيها)]
هو
أنشأكم من الأرض و استعمركم فيها ... راغب گفته: كلمه انشا به
معناى ايجاد و تربيت چيزى است و بيشتر در جانداران (كه تربيت بيشترى لازم دارند)
استعمال مىشود، در قرآن كريم فرموده:(هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ
جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ)[1].
و كلمه
عمارت (بر خلاف كلمه خراب كه به معناى از اثر انداختن چيزى
است)، به معناى آباد كردن چيزى است تا اثر مطلوب را دارا شود، مثلا
مىگويند: عمر ارضه يعنى فلانى زمين خود را آباد كرد، و مضارع
آن يعمر و مصدرش عمارة است، قرآن كريم مىفرمايد:(وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) و گفته مىشود: عمرته فهو
معمور- من آن را آباد كردم پس معمور شد ، باز در قرآن كريم مىخوانيم: (وَ
عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها)- آنچه اينان زمين را آباد كردند پيشينيان بيش
از اينها آباد كردند و نيز در قرآن كريم از مشتقات اين ماده نام بيت المعمور
را مىخوانيم و وقتى گفته مىشود: اعمرته الارض و همچنين اگر گفته شود:
استعمرته الارض معنايش اين است كه من زمين را به دست فلانى سپردم تا آبادش
كند، در اين معنا نيز در قرآن كريم مىخوانيم: و استعمركم فيها [2].
پس بنا بر
اين، كلمه عمارت به معناى آن است كه زمين را از حال طبيعيش برگردانى و
وضعى به آن بدهى كه بتوان آن فوايدى كه مترقب از زمين است را استفاده كرد، مثلا
خانه خراب و غير قابل سكونت را طورى كنى كه قابل سكونت شود و در مسجد طورى تحول
ايجاد كنى كه شايسته براى عبادت شود و زراعت را به نحوى متحول سازى كه آماده كشت و
زرع گردد و باغ را به صورتى در آورى كه ميوه بدهد و يا قابل تنزه و سير و گشت
گردد، و كلمه استعمار به معناى طلب عمارت است به اين معنى كه از
انسانى بخواهى زمين را آباد كند بطورى كه آماده بهره بردارى شود، بهرهاى كه از آن
زمين توقع مىرود.
و بنا بر
آنچه گذشت معناى جمله(هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ
فِيها) (با در نظر داشتن اينكه كلام افاده حصر مىكند) اين است كه خداى
تعالى آن كسى است كه شما را از مواد زمينى اين زمين ايجاد كرد، و يا به عبارتى
ديگر بر روى مواد ارضى، اين حقيقتى كه نامش انسان است را ايجاد كرد و سپس به
تكميلش پرداخته، اندك اندك تربيتش كرد و در فطرتش انداخت تا در زمين تصرفاتى بكند
و آن را به حالى در آورد كه بتواند در زنده ماندن خود