نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 441
كه هيچ معبودى غير او
نداريد و به جز افتراء هيچ دليلى بر خدايى خدايانتان وجود ندارد (50).
اى مردم من از
شما در برابر دعوتم مزدى نمىخواهم، پاداش من جز به عهده خدايى كه مرا آفريده نيست
آخر چرا تعقل نمىكنيد (51).
(و نيز گفت)
اى مردم از پروردگارتان طلب مغفرت نموده، سپس برگرديد تا باران سودمند آسمان را پى
در پى به سويتان بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد و زنهار، به ناكارى و عصيان
روى از خداى رحمان مگردانيد (52).
گفتند: اى
هود تو بر نبوت خود شاهدى براى ما نياوردى و ما هرگز به خاطر گفتار تو از
خدايانمان دست بر نداشته و به تو ايمان نخواهيم آورد (53).
و جز اين در
باره تو نظر نمىدهيم كه به نفرين بعضى از خدايان ما دچار بيمارى روانى شدهاى،
هود گفت: من اللَّه را شاهد دارم و خود شما نيز شاهد باشيد كه من از شرك ورزيدنتان
بيزارم (54).
شما همه دست
به دست هم داده، با من هر نيرنگى كه مىخواهيد بزنيد و بعد از اخذ تصميم مرا مهلتى
ندهيد (55).
من بر خدا،
پروردگار خود و پروردگار شما توكل و اعتماد دارم پروردگارى كه هيچ جنبندهاى نيست
مگر آنكه زمام اختيارش به دست او است چون سنت او در همه مخلوقات واحد و صراط او
مستقيم است (56).
و در صورتى
كه از پذيرفتن دعوتم اعتراض كنيد من رسالت خود را به شما رساندم و آنچه براى ابلاغ
آن به سوى شما گسيل شده بودم ابلاغ نمودم (شما اگر نپذيريد) پروردگارم قومى غير
شما را مىآفريند تا آن را بپذيرند و شما به خدا ضررى نمىزنيد چون پروردگار من
نگهدار هر موجودى است- او چگونه از ناحيه شما متضرر مىشود؟- (57).
همين كه
فرمان عذاب ما صادر شد و عذابمان نازل گرديد هود و گروندگان به وى را مشمول رحمت
خود نموده ما نجات داديم و به راستى از عذابى غليظ و دشوار نجات داديم (58).
و اين قوم
عاد كه اثرى بجاى نگذاشتند آيات پروردگارشان را انكار نموده، فرستادگان او را
نافرمانى كردند و گوش به فرمان هر جبارى عناد پيشه دادند- و در نتيجه از پروردگار
خود غافل شدند- (59).
نتيجهاش اين
شد كه براى خود لعنتى در دنيا و آخرت بجاى گذاشتند و خلاصه اين سرگذشت اين شد كه
قوم عاد به پروردگار خود كفر ورزيدند و گرفتار اين فرمان الهى شدند كه مردم عاد
قوم و معاصر هود پيامبر از رحمت من دور باشند (60).
بيان آيات
اين آيات،
داستان هود پيغمبر (ع) و قوم او يعنى قوم عاد اول را بيان مىكند و آن جناب اولين
پيغمبر بعد از نوح (ع) است كه خداى تعالى در كتاب مجيدش نام مىبرد و از كوشش او
در اقامه دعوت حقه و قيامش بر عليه بتپرستى تشكر مىكند و در چند جا
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 441