اين اجمال
سخن بود و تو خواننده محترم مىتوانى با مطالعه بحثهاى متفرقى كه در اين كتاب
آمده به تفصيل سخن در اطراف آن را به دست آورى و اللَّه المستعان.
4- پاسخ به
يك شبهه [در مورد توسل به معصومين و اولياء اللَّه : و اظهار محبت به
ايشان]
چه بسا
اشخاصى اينطور بپندارند اينكه در ادعيه، رسول خدا 6 و آل معصومينش 6 شفيع قرار
داده شدهاند و به حق آنان از خداى تعالى درخواست شده و همچنين زيارت قبور آن
حضرات و بوسيدن ضريحشان و تبرك جستن به تربتشان و تعظيم آثارشان همه مصاديقى است
از شركى كه در شرع از آن نهى شده و همان شرك وثنيت است، و استدلال كردهاند به
اينكه اينگونه توجيه عبادى در حقيقت قائل شدن به تاثير ربوبى براى غير خداى تعالى
است و اين خود شرك است، و مگر بتپرستان چه مىكردند؟ آنها نيز مىگفتند:
اين بتها
شفعاء ما در درگاه خداى سبحانند و ما اگر بتها را مىپرستيم براى اين منظور است كه
ما را قدمى به درگاه خدا نزديك سازند. و چه فرق است در پرستش كردن غير خدا بين
اينكه آن غير خدا پيغمبرى باشد و يا وليى از اولياى خدا باشد و يا جبارى از جباران
و يا غير ايشان، همه اين پرستشها شركى است كه در شرع از آن نهى شده.
ليكن اين
اشخاص از چند نكته غفلت كردهاند: اول اينكه ثبوت تاثير براى غير خدا چه تاثير
مادى و چه معنوى ضرورى است و نمىتوان آن را انكار كرد، خود خداى تعالى در كلام
مجيدش تاثير را با همه انواعش به غير خداى تعالى نسبت داده و مگر ممكن است غير اين
باشد؟ با اينكه انكار مطلق آن ابطال قانون عليت و معلوليت عمومى است كه خود ركنى
است براى همه ادله توحيد، و ابطال قانون مذكور، هدم بنيان توحيد است.
آرى، آن
تاثيرى كه خداى تعالى در كلام مجيدش از غير خداى تعالى نفى كرده تاثير استقلالى
است كه هيچ موحدى در آن سخنى ندارد، هر مسلمان موحدى مىداند كه هندوانه و
[1] اينكه اين امت شما، امتى است واحده و من پروردگار همه شمايم
پس همگى مرا بپرستيد.
سوره انبياء، آيه 92
[2] هان اى مردم، ما همه شما را از يك مرد و زن بيافريديم و اگر
طايفه طايفهتان كرديم براى اين بود كه يكديگر را بشناسيد( و نه به خاطر امتيازى
باشد كه در بعضى بر بعضى موجود باشد) كه همانا گرامىترين شما نزد خدا با تقواترين
شما است. سوره حجرات، آيه 13
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 436