نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 427
و نيز مىبينى كه
اسلام از سجده كردن براى غير خداى تعالى و از ساختن مجسمه به شكل هر موجود
سايهدار و از كشيدن تصوير هر موجود زنده و از اطاعت غير خدا كردن و به امر و نهى
غير خدا گوش دادن و عمل كردن نهى مىكند مگر آنكه برگشت اطاعت غير خدا به اطاعت
خدا باشد، مانند اطاعت كردن از انبياء و امامان دين كه خود خداى تعالى دستور داده
آنان را اطاعت كنيم و نيز اسلام را مىبينى كه از بدعت نهادن و يا بدعت ديگران را
متابعت نمودن و از پيروى گامهاى شيطان نهى مىكند.
و روايات
وارده از رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت (ع) پر است از اينكه شرك به خداى تعالى دو
قسم است: شرك جلى و واضح، و شرك خفى كه جايش درون دل است و اينكه شرك داراى مراتب
بسيار است و به جز افراد مخلص هيچ كس نمىتواند از همه مراتب آن مبراء باشد و
اينكه شرك آن قدر دقيق و نهفته است كه تشخيص آن براى صاحبش از تشخيص صداى پاى
مورچه بر روى سنگ بلورين آن هم در شب ظلمانى دشوارتر است.
در كافى از
امام صادق (ع) روايت شده كه آن جناب در تفسير آيه شريفه(يَوْمَ لا
يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ)[1] فرمود: قلب سليم آن
قلبى است كه وقتى به ديدار خدا مىآيد غير خدا كسى در آن نباشد، و نيز فرمود: هر
قلبى كه در آن شرك و يا شكى باشد آن قلب ساقط است و اگر اين همه سفارش به زهد در
دنيا كردهاند، براى اين است كه دلهايشان براى آخرت از هر چيز غير خدا فارغ و تهى
شود[2].
و نيز روايت
وارد شده كه عبادت كردن خدا به طمع بهشت، عبادت اجيران است و عبادت كردن از ترس
عذاب خدا، عبادت بردگان زير دست است، و حق عبادت آن است كه آدمى خداى تعالى را به
خاطر اينكه دوستش مىدارد عبادت كند و اين عبادت، عبادت بندگان گرامى و بزرگوار
است و اين مقامى است مكنون كه جز پاكان كسى به آن دسترسى ندارد[3]
و در سابق در بحثهايى كه گذشت رواياتى چند در اين باب نقل شد.
10- بناى
سيره رسول خدا 6 بر توحيد و نفى شركاء:
خداى تعالى
در آيه زير برنامهاى را كه به رسول گراميش دستور داده تا آن را سيره خود در مجتمع
بشرى
[1] روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمىدهد مگر كسى را كه با قلبى
سليم به ديدار خدا آيد.