responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 407

خضوعى در برابر هيچ كس و هيچ چيز نداشته باشد براى اينكه اين خضوع ريشه در فطرت آدمى دارد و فطريات چيزى نيست كه بتوان شانه از زير آن خالى كرد مگر آنكه كشف خلافى رخ دهد يعنى كسى كه مدتها در برابر فلان شخص خضوع داشت او را قوى و خود را ضعيف مى‌پنداشت به دست آورد كه اشتباه كرده، نه آن شخص قوى بوده و نه خود در برابر او ضعيف است، بلكه هر دو، سر و ته يك كرباسند.

[در قرآن كريم، نهى از پرستش اصنام و آلهه، مترتب بر اثبات ضعف و ناتوانى آنها است‌]

و به همين جهت است كه مى‌بينيم قرآن كريم و دين مبين اسلام از گرفتن خدايان دروغينى غير از خدا و خضوع در برابر آنها نهى نكرده مگر بعد از آنكه براى مردم روشن ساخته كه اينها خدايان دروغين هستند و همه آنها مانند خود مردم مخلوق و مربوبند و عزت و قوت هر چه هست براى خداى تعالى است هم چنان كه خداى تعالى در باره مخلوق بودن هر چيزى كه غير خدا است فرموده:(إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ)[1] و نيز فرموده:(وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى‌ لا يَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ)[2] و در باره اينكه خضوع در برابر خداى تعالى فطرى هر انسانى است فرموده:(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‌ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ)[3] در اين آيه، گفتار به مساله تسليم شدن در برابر خداى تعالى ختم شده، بعد از آنكه اهل كتاب را دعوت كرد به اينكه عبادت غير خدا را ترك كنند و دست از خدايان دروغين برداشته و از خضوع در برابر مخلوقين مثل خود اجتناب كنند. فرمود پس شاهدشان بگير كه شما مسلمانان، تسليم در برابر خداييد. و در باره اينكه همه قوت‌ها و نيروها تنها از آن خدا است فرمود:(أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً)[4] و در باره اينكه همه عزت از آن خدا است‌


[1] آنچه به جاى خدا مى‌پرستيد مانند خود شما بنده‌اند. سوره اعراف، آيه 194

[2] و آنچه به جاى او مى‌پرستيد، نه مى‌توانند شما را يارى دهند و نه خود را و اگر آنها را به سوى هدايت بخوانيد نمى‌شنوند، رويشان به سوى تو است، به تو نگاه مى‌كنند ولى نمى‌بينند. سوره اعراف، آيه 197 و 198

[3] بگو اى اهل كتاب بياييد به سوى حقيقتى كه ما و شما در قبول آن حقيقت يكسانيم، چون مطابق فطرت ما و شما است و آن حقيقت اين است كه جز در برابر اللَّه خضوع و بندگى نداشته و چيزى را در پرستش خود شريك او نكنيم و به جاى خداى تعالى يكديگر را ارباب خود نگيريم پس( اگر دعوت را پذيرفتند كه هيچ، و اگر نپذيرفتند خود آنان را گواه گرفته و) بگو گواه باشيد كه ما در برابر اين حقيقت فطرى تسليم هستيم. سوره آل عمران، آيه 64

[4] نيرو همه و همه‌اش از آن خداست. سوره بقره، آيه 165

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 407
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست