نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 403
انتقام نيست، زيرا
بسيار است حوادث عمومى كه در يك لحظه و يا زمانى كوتاه هزاران هزار انسان و حيوان
را در كام مرگ مىبرد و اين حوادث كه يا زلزله است و يا طوفان و يا وبا و يا
طاعون، حوادثى نادر نيست بلكه بسيار اتفاق افتاده و مىافتد و اين خداى سبحان است
كه در مخلوقات خود هر حكمى بخواهد مىراند.
گفتارى در
چند فصل پيرامون پرستش بتها
1- گرايش و
اطمينان انسان به حس [و تمايل او به تشبيه و تمثيل غير محسوس به محسوس]
: انسان در
زندگى اجتماعيش بر اساس اعتبار قانون عليت و معلوليت كلى و اعتبار ساير قوانين كلى
زندگى مىكند، قوانينى كه خود او آنها را از اين نظام كلى و محسوس جهان گرفته است،
انسان بر خلاف آنچه كه ما آن را در عملكرد ساير حيوانات مشاهده مىكنيم در تفكر و
استدلال و يا در قياس چيدن و نتيجه گرفتن از قياس در چهار ديوارى آنچه حس كرده نمىگنجد
بلكه پا را از آن فراتر نهاده و به گرفتن نتايجى بسيار دور مىپردازد.
انسان در عين
حال در فحص و بحث و كنجكاويش آرام نمىگيرد تا در نهايت در باره علت پيدايش اين
عالم محسوس كه خود او جزئى از آن عالم است حكمى يا به اثبات و يا به نفى نموده (تا
خود را آسوده سازد) چون مىبيند سعادت زندگى او كه در نظر او هيچ چيزى محبوبتر از
آن نيست بر دو تقدير اثبات و نفى فرق مىكند يعنى مىبيند اگر معتقد شود به اينكه
براى اين عالم علت فاعلهاى به نام خداى عز و جل هست، سعادت زندگيش جوهر و واقعيتى
خواهد داشت كه در صورت نداشتن چنين اعتقادى جوهره و واقعيت زندگيش با فرض اول
مختلف مىشود.
آرى اين معنا
بسيار روشن است كه هيچ شباهتى بين زندگى يك انسان خداپرست كه معتقد است به اينكه
براى اين عالم صانع و صاحب و معبودى است يكتا و زنده و عليم و قدير، خدايى كه هيچ
چارهاى جز خضوع در برابر عظمت و كبريايى او و عمل بر طبق آنچه او را خشنود بسازد
نيست، با زندگى انسانى ديگر كه مىپندارد اين عالم بى صاحب و بى صانع و افسار
گسيخته است به چشم نمىخورد. آرى چنين كسى كه براى عالم، مبدأ و منتهايى قائل نيست
براى انسان زندگىاى غير از اين زندگى محدود كه با مرگ خاتمه مىيابد و با فوت
باطل مىشود قائل نيست و انسان هيچ موقف و واقعيتى غير از آنچه حيوانهاى زبان بسته
دارند ندارد بلكه واقعيت زندگى او نيز در چند كلمه شهوت و غضب و شكم و عورت خلاصه
مىشود.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 403