نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 386
انبياء اولوا العزم
شمرده، و اولوا العزم در نظر شيعه عبارتند از: نوح ،
ابراهيم ، موسى ، عيسى ، و محمد 6 كه بر
عموم بشر مبعوث بودند.
[شرحى در
مورد نبوت و بعثت انبياء و جواب به بعض اهل سنت كه منكر عموميت رسالت نوح (ع)
هستند]
و اما بعضى
از اهل سنت معتقدند به عموميت رسالت آن جناب و اعتقاد خود را مستند كردهاند به
ظاهر آياتى همانند(رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ
دَيَّاراً)[1] و:(لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ)[2] و:(وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ)[3] كه دلالت
دارند بر اينكه طوفان تمامى روى زمين[4]
را فرا گرفت. و نيز به روايات صحيحى در مساله شفاعت استناد كردهاند كه مىگويد:
نوح اولين رسولى است كه خداى تعالى به سوى اهل زمين گسيل داشته است، و لازمه اين
حديث آن است كه آن جناب بر همه اهل زمين مبعوث شده باشد.
بعضى ديگر از
اهل سنت منكر اين معنا شده و به روايت صحيحى از رسول خدا 6 استدلال كردهاند كه
فرموده است هر پيغمبرى تنها بر قوم خود مبعوث شده ولى من بر همه بشر مبعوث شدهام،
و از آياتى كه دسته اول به آنها استدلال كردهاند پاسخ دادهاند به اينكه آن آيات
قابل توجيه و تاويل است، مثلا ممكن است كه منظور از كلمه ارض- زمين
همان سرزمينى باشد كه قوم نوح در آن سكونت داشته و وطن آنان بوده است هم چنان كه
فرعون در خطابش به موسى و هارون گفت:(وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِياءُ
فِي الْأَرْضِ)[5].
پس معناى آيه
اول اين مىشود كه: پروردگارا! ديارى از كافران قوم مرا در اين سرزمين زنده نگذار.
و همچنين مراد از آيه دوم اين مىشود كه: امروز براى قوم من هيچ حافظى از عذاب خدا
نيست. و مراد از آيه سوم اين مىشود كه: ما تنها ذريه نوح را باقيمانده از قوم او
قرار داديم.
و ليكن حق
مطلب اين است كه در كلام اهل سنت آن طور كه بايد حق بحث ادا نشده و آنچه سزاوار
است گفته شود اين است كه: پديده نبوت اگر در مجتمع بشرى ظهور پيدا كرده است به
خاطر نيازى واقعى بوده كه بشر به آن داشته و به خاطر رابطهاى حقيقى بوده كه بين
[1] پروردگارا از كافران ديارى بر روى زمين باقى مگذارد.
سوره نوح، آيه 26