responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 296

سوى قومش فرستاديم به اينكه من براى شما نداگرى روشنم، و اين جمله يعنى جمله‌(إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ) چه به آن قرائت و چه به اين قرائت بيانى است اجمالى براى فهماندن اينكه نوح (ع) چه رسالت‌هايى داشته و آنچه داشته و از ناحيه پروردگارش رسانده، انذارهايى روشن بوده، پس خود آن جناب قهرا نذيرى مبين بوده است.

پس همانطور كه اگر مى‌گفت: اى مردم آنچه من به شما خواهم گفت انذارى مبين است، با بيانى اجمالى و كوتاه‌ترين بيان فهمانده بود كه رسالتش چه جنبه‌اى دارد، حالا هم كه گفته: من نذيرى مبين هستم، همان اجمال را رسانده است، با اين تفاوت كه در اين تعبير يك نكته اضافى نيز هست و آن بيان وضع خودش است كه فهمانده خيال نكنيد من همه‌كاره عالمم، نه، من تنها پيام و رسالتى از ناحيه خداى تعالى- همه‌كاره عالم- دارم، و آن اين است كه شما را از عذاب او انذار كنم. و خلاصه آن نكته اين است كه من تنها يك نامه‌رسان و يك واسطه هستم.

[نوح (ع) نذير مبين بوده و رسالتش باز داشتن مردم از عبادت غير خدا و انذارشان از عذاب بوده است‌]

(أَنْ لا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ) اين جمله بيان ديگرى است براى آن رسالتى كه در جمله:(إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ) آورده بود، كه برگشت هر دو وجه به يك چيز است. و كلمه أن در جمله‌(أَنْ لا تَعْبُدُوا) به هر حال تفسيرى است، و معناى جمله اين است كه رسالت من لا تعبدوا- عبادت نكنيد است، رسالتم اين است كه شما را از راه انذار و تخويف، از عبادت غير خداى تعالى نهى كنم.

پس نظر ما اين شد كه جمله‌(أَنْ لا تَعْبُدُوا ...) تفسير است براى جمله‌(إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ)، ولى بعضى‌[1] از مفسرين آن را بدل آن جمله و يا مفعول كلمه مبين گرفته‌اند كه بنا بر بدليت معنا چنين مى‌شود: و لقد ارسلنا نوحا الى قومه أن لا تعبدوا ... ، و بنا بر مفعول بودن چنين مى‌شود: (إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ أَنْ لا تَعْبُدُوا)- من براى شما بيم دهنده بوده و بيانگر اين هستم كه غير خدا را نپرستيد و شايد سياق آيه از ميان اين سه وجه قول ما را تاييد كند.

و ظاهرا منظور از عذاب يوم عظيم عذاب انقراض باشد، نه خصوص عذاب آخرت و نه مطلق عذاب،- أعم از عذاب آخرت و عذاب انقراض- دليل بر اين گفتار ما يكى از پاسخ‌هايى است كه در همين آيات، قوم نوح به آن جناب داده و گفتند:(يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ قالَ إِنَّما يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شاءَ)[2]، و ظاهر اين‌


[1] روح المعانى، ج 12، ص 36، چاپ بيروت.

[2] اى نوح با ما سر به سر گذاشته‌اى و حوصله ما را به سر بردى، اگر راست مى‌گويى آن عذابى كه با آمدنش تهديدمان مى‌كنى بياور، گفت: خدا اگر بخواهد مى‌آورد.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 296
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست