responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 272

هم چنان كه آيه زير ظهور در چنين بصيرتى دارد:(أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ)[1] در جاى ديگر خداى تعالى نيز در همين معنا فرموده:(أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها)[2].

[بينه در آيه:(أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ ...) به معناى بصيرت الهى است و جمله مذكور منطبق بر رسول خدا 6 است‌]

و ظاهرا منظور از بينه در آيه مورد بحث به قرينه مقامى كه اين آيه دارد معناى اخير باشد كه اختصاص به انبياء ندارد بلكه عمومى است. قرينه و دليل اين معنا جمله بعد از جمله مورد بحث است كه مى‌فرمايد:(أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ)، هر چند كه از نظر مورد، تنها رسول خدا 6 منظور است، چون كلام در زمينه‌اى است كه جمله (فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ‌)- پس تو اى پيامبر در آن بينه ترديد مكن بر آن زمينه متفرع مى‌شود.

در نتيجه منظور از بينه، آن بصيرت الهيى است كه خداى تعالى به نفس رسول اللَّه 6 داده بود، نه خود قرآن كريمى كه بر آن جناب نازل فرمود، براى اينكه على الظاهر اگر منظور، قرآن بود درست نبود كه جمله‌(فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ)، بر آن متفرع شود، (براى اينكه اين درست نيست كه به آن جناب بفرمايد: تو داراى قرآنى هستى كه از ناحيه پروردگارت به تو داده شده پس در آن ترديد مكن، و اين بر كسى پوشيده نيست). خواهى گفت: آخر در قرآن كريم، قرآن بينه خوانده شده آنجا كه فرموده:(قُلْ إِنِّي عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ)[3] مى‌گوييم منافات ندارد كه در آيه مورد بحث به معناى بصيرت باشد نه به معناى قرآن. زيرا آيه مورد بحث در مقامى است و آيه سوره انعام در مقامى ديگر.

با بيانى كه گذشت روشن مى‌گردد اينكه بعضى‌[4] گفته‌اند منظور از كلمه من كان ... خصوص رسول خدا 6 است، به اين معنا كه اراده استعمالى، آن جناب را مخصوص نموده به اينكه معناى كلمه خاص باشد، سخن درستى نيست، و اگر آن جناب منظور هست به خاطر اين است كه مورد با آن جناب منطبق مى‌شود (و قهرا به ذهن مى‌رسد كه تنها آن‌


[1] آيا كسانى كه داراى بينه‌اى از ناحيه پروردگارشان هستند مانند كسانيند كه عمل زشتشان در نظرشان زينت داده شده در نتيجه پيرو هواهاى خود شده‌اند. سوره محمد، آيه 14

[2] آيا كسى كه مرده بود سپس زنده‌اش كرده، برايش نورى قرار داديم تا با آن نور در بين مردم زندگى و رفت و آمد كند، مثل كسى است كه در ظلمت‌هايى چند قرار دارد، كه از آن به در نتواند گشت؟.

سوره انعام، آيه 122

[3] بگو من بر بينه‌اى از ناحيه پروردگارم هستم، و شما آن را تكذيب كرديد. سوره انعام، آيه 57

[4] تفسير مجمع البيان، ج 3، جزء 11، ص 130.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست