responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 239

آن، مفسر و روشنگر بعض ديگر است و قسمتى از آن، قسمت ديگر را قابل قبول‌تر مى‌سازد، مانند آيات احتجاج كه روشنگر آيات دعاوى است، و آيات ثواب و عقاب كه قبول حق را از راه تطميع و تهديد نزديكتر مى‌كند و آيات مربوط به داستانهاى عبرت انگيز كه دلها را (براى پذيرفتن اندرزها و حلال و حرامها) نرم مى‌سازد.

(وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا)- در مجمع البيان گفته: ضائق (اسم فاعل) و ضيق (صفت مشبهه) و هر دو به يك معنا هستند ليكن در خصوص آيه مورد بحث كلمه ضائق به دو جهت بهتر است از كلمه ضيق : يكى اينكه كلمه ضيق بيشتر در چيز تنگى به كار مى‌رود كه تنگيش ذاتى باشد، و كلمه ضائق در چيز تنگى استعمال مى‌شود كه تنگيش عارضى است، و در آيه شريفه تنگ حوصله شدن رسول خدا 6 امرى عارضى است، پس آوردن كلمه ضائق مناسب‌تر است. جهت دوم اينكه از نظر قافيه و وزن شبيه به كلمه تارك است كه در جمله قبلى قرار دارد.[1] و ظاهرا ضمير در به به جمله بعض ما يوحى برمى‌گردد، هر چند كه بعضى از مفسرين گفته‌اند مرجع آن جمله‌(لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ ...) مى‌باشد و يا گفته‌اند: به پيشنهاد احتمالى كفار بر مى‌گردد. احتمال آخرى با اين نظريه موافق‌تر است كه جمله ان يقولوا ... بدل باشد از ضمير در به ، و احتمالى كه ما داديم موافق‌تر است با اين نظريه كه جمله ان يقولوا .. مفعول له باشد براى جمله تارك ، و تقدير كلام چنين است: لعلك تارك ذلك مخافة ان يقولوا لو لا انزل عليه كنز او جاء معه ملك- شايد توبه اين خاطر ابلاغ بعضى از آيات را ترك مى‌كنى كه مى‌ترسى بگويند: چرا با او گنجى يا فرشته‌اى نيامد .

[چون و چراى كفار در باره نزول قرآن و جواب خداى تعالى به آنان‌]

(إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ)- اين جمله جواب از پيشنهاد كفار است كه گفتند:(لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ). و اين پيشنهاد كه از طرف كفار شده در قرآن كريم مكرر نقل شده، در بعضى از آن نقلها تنها مساله آمدن فرشته با رسول اللَّه 6 آمده، و در بعضى ديگر پيشنهادى ديگر علاوه بر آن نقل شده، يك جا آن پيشنهاد اضافى، آمدن خداى سبحان براى شهادت دادن به حقانيت رسالت رسول خدا 6 است، و در بعضى ديگر اين آمده كه چرا باغى ندارد كه از ميوه آن بخورد، و در بعضى ديگر آمده است كه چرا از آسمان كتابى نوشته شده نياورد تا مردم آن را بخوانند. و خداى تعالى در همه آن پيشنهادها و اعتراضات، جوابى نظير جواب آيه مورد بحث داده و آن اين است كه: فرستاده او


[1] مجمع البيان، ج 5، ص 146.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 239
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست