responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 191

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيه:( فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍ‌) ... (قَوْمَ يُونُسَ ...))]

در تفسير عياشى از محمد بن سعيد اسدى‌[1] روايت كرده كه موسى بن محمد بن رضا به وى خبر داده كه يحيى بن اكثم نامه‌اى به وى نوشت تا در آن نامه از وى سؤالهايى كند، و پرسيده: در آيه‌(فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ) روى سخن با كيست؟ اگر با رسول خدا 6 باشد لازمه‌اش اين مى‌شود كه آن جناب به آنچه به او نازل شده شك داشته باشد و اگر روى سخن با غير آن جناب باشد لازمه‌اش اينست كه قرآن بر غير آن جناب نازل شده باشد.

موسى مى‌گويد: من اين سؤال را از برادرم (على بن محمد هادى ع) كردم، فرمود: اما اينكه فرموده:(فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ) مخاطب در آن، رسول خدا 6 است، ولى آن جناب نسبت به آنچه به وى وحى شده بود شك و ترديد نداشت، و ليكن از آنجا كه جاهلان مى‌پرسيدند چطور شد كه خدا فرشته‌اى به سوى ما مبعوث نكرد و چگونه فردى مبعوث كرده كه در بى نياز نبودن از خوردن و نوشيدن و راه رفتن در بازارها مثل همه مردم است لذا خداى سبحان به پيامبرش وحى كرد (كه اگر ادله تو براى آنان قانع كننده و مؤثر واقع نشد، اين دليل را برايشان بياور) كه نخست اهل كتاب را نزد خود و ايشان حاضر سازى، و در پيش روى اين جاهلان از اهل كتاب بپرسى مگر پيامبران شما غير بشر بودند؟ و مگر غذا نمى‌خوردند و نوشيدنى نمى‌نوشيدند؟ و مگر در بازارها قدم نمى‌زدند؟! (وقتى همه گفتند: آرى، پيامبران ما همه از جنس بشر بودند و همه اين لوازم بشرى را داشتند، آن وقت به ايشان بگو) خوب، پيغمبر شما هم فردى مانند آن پيامبران است، و من نيز مثل آنها هستم.

پس، اگر در اين آيه فرموده: اگر تو در شك هستى با اينكه آن جناب شكى نداشته، خواسته است از ديدگاه جاهلان مردد سخن گفته باشد، هم چنان كه در آيه شريفه،(فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ)[2]، با اينكه خداى تعالى مى‌داند رسول گرامى‌اش دروغ نمى‌گويد، و رسالت او را


[1] در تفسير عياشى، ج 2، ص 128، به جاى محمد بن سعيد اسدى محمد بن سعيد الازدى مى‌باشد.

[2] بگو بياييد ما فرزندان و زنان و نفس‌هاى خود را بخوانيم، و شما فرزندان و زنان و نفس‌هايتان را بخوانيد آن گاه لعنت خدا را عليه آن طايفه كه از بين ما و شما دروغگو است درخواست كنيم. سوره آل عمران، آيه 61

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 191
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست