نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 137
[تسلى دادن به
پيامبر 6 كه از سخنان جاهلانه مشركين نرنجد زيرا عزت از آن خدا است
و خدا سميع و عليم است ]
(وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ
الْعَلِيمُ) اين آيه شريفه همانطور كه آيه بعدى مىرساند تاديبى است براى رسول
خدا 6، تاديبى از راه تسليت نسبت به اذيتهايى كه مشركين به آن جناب مىكردند، و
پروردگار او را دشنام داده، به دين او طعنه مىزدند و به خدايان دروغين خود افتخار
مىكردند، به حدى كه اى بسا آن جناب دلش مىسوخت و براى خدا غصه مىخورد، لذا خداى
تعالى او را از اين راه تسليت و دلگرمى داد، كه مطالبى به يادش بياورد و حقايقى را
تذكرش دهد كه اندوهش زايل گردد، و آن حقايق اينست كه: خداى تعالى با اين سخنان زشت
كه مشركين در باره او دارند شكست نمىخورد تا تو برايش غصه بخورى، و او سخن مشركين
را مىشنود و به حال آن جناب و حال مشركين آگاه است، و چون همه عزتها از آن او
است پس به اين افتخارها كه مشركين مىكنند و اين عزتنمايىهايشان اعتناء مكن كه
عزت آنان موهوم و سخنانشان هذيان است، و چون خداى تعالى سميع و عليم است اگر
بخواهد مىتواند آنان را به عذاب خود بگيرد، و اگر نمىگيرد براى حفظ مصلحت دعوت
دينى و رعايت خير عاقبت است.
از اينجا
روشن مىگردد كه هر يك از دو جمله(إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ) و(هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) علتى مستقل براى نهى از غصه خوردن است، و به
همين جهت دو جمله مذكور به فصل ذكر شده نه به وصل. سادهتر بگويم: بدون و او عاطفه
آمده تا بفهماند اينكه گفتيم غصه مخور، به علت اينست كه عزت همهاش از خداست، و به
علت اينست كه خدا سميع و عليم است.(أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي
السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ ...) اين آيه شريفه
مالكيت خداى تعالى را نسبت به تمامى آنهايى كه در آسمانها و زمين هستند بيان
مىكند. مالكيتى كه بوسيله آن معناى ربوبيت براى اله تمام مىشود، و بدون آن هيچ
معبودى نمىتواند رب باشد، چون رب عبارت است از مالكى كه مدبر امر
مملوك خود باشد و چنين ملكيتى منحصر در خداى واحد بى شريك است، و در اين ملكيت
احدى شريك خدا نيست. پس، اين شريكهايى كه براى خداى تعالى درست كردهاند معناى
شركت در آنها وجود ندارد مگر صرف آن مفاهيم فرضى و موهومى كه مشركين براى آنها فرض
كردهاند، مفاهيمى كه تنها جايش عالم فرض است و در عالم خارج و واقعيت مصداقى
ندارد.
پس، آيه
شريفه خدايان مشركين را با خداى تعالى مقايسه مىكند، و آن گاه حكم مىكند به
اينكه نسبت آن خدايان با خدا، نسبت خرص (تخمين) و گمان است با حقيقت و حق- و بقيه
مطالب آيه روشن است.
و اگر در اين
آيه فرموده: (مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ)- هر كس كه
در آسمانها و زمين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 137