نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 3 صفحه : 124
نه اینکه فقط مسلمین، همه باید مسلم بشوند و همه باید بروند یعنى کسانى که مستطیع هستند، اشخاص مستطیع که بتوانند خودشان را به مکه برسانند. اینها را دعوت کرده که بروند در آنجا هر سال یک دفعه. یک مجمع عمومى مىخواسته است تشکیل بدهد در آنجا، در مجمع عمومى اگر مسلمین قدر بدانند حل مسایلى که، مشکلاتى که از براى طوائف مسلمین است در آنجا باید بشود مثلاً اگر مسلمین ایران بروند در آنجا و مسائلشان را براى مردم دیگر بگویند بر مسلمین دیگر لازم است که در این مسائل و مشکلات با اینها همراهى بکنند و همه اینهائى که آمدند به حج وقتى فهمیدند که مثلاً ایران چه مىخواهد، چه مىکند، دولت ایران به مردم چه مىکند، همه اینها وقتى که مىروند به بلاد خودشان تبلیغ کنند که چه و همین طور اگر آنها هم یک چیزى دیدند از حکومت خودشان یا از مردم خودشان دیدند و اینجا آمدند و به آنها عرضه داشتند اینها هم مکلفند که از آنها همراهى بکنند. اینطور است اسلام که اجتماعاتش اجتماعات سیاسى است در عین حالى که عبادت است. نماز جماعت را انسان خیال مىکند خوب یک عبادتى است که با هم جمع مىشوند یک نمازى را مىخوانند لکن در این جماعتها مسائل سیاسى باید طرح بشود یعنى آن کسى که هفتهاى یک دفعه در منبر مىرود و نماز جمعه مىخواند و منبر مىرود و خطبه مىخواند باید مسائل سیاسى مسلمین را در آنجا طرح بکند و بگوید و آن چیزهائى که، مثلاً اشتباهاتى که از دولتها واقع مىشود، در آنجا طرح بشود و مردم را هدایت کند به، هم زندگیشان و هم مبداشان و هم معادشان و هم چیزهائى که در زندگى لازم دارند.
جنایات رژیم شاه و وظایف مردم
و در هر صورت حالا که مملکت ایران جورى شده است که از عبادات مردم هم حالا با سرنیزه جلو مىگیرند، امروز نگذاشتند که در قم این فریضه الهى بجا بیاید، در جاهاى دیگر هم همین طور - اشتباه اینها - حالا تمام اخبار به ما نرسیده است لکن خیلى، در بسیارى از جاها کشتار بوده است و مردم را با سرنیزه جواب دادهاند و جواب اشخاصى که مىگویند که آقا مخازن ما را نده به دیگران، جواب اشخاصى که مىگویند ما آزادى مىخواهیم اینقدر اختناق پنجاه ساله ما را خفه کرد، جواب اشخاصى که مىگویند که ما استقلال مىخواهیم، تو همه مملکت ما را به دیگران دادى، جوابش حالا این است که نخست وزیر نظامى و وزراى نظامى و حکومت نظامى و با نظام مىخواهد خودش را نگه دارد. از آن طرف چماق به دستها را مىریزد به جان مردم، از آن طرف حکومت نظامى را درست مىکند. از این طرف مىگوید باید نظم باشد، از آن طرف خودش شلوغکارى، دستور مىدهد که چماق به دستها را بریزند توى شهر و شهرها را آتش بزنند و چه بکنند. این وضع مملکت ما و این وضع حکومت شاه و این وضع زندگى آخر نکبتبار این مرد خبیث است و بر همه ماها هست که به این مسلمین که در ایران هستند کمک بکنیم لااقل کمک تبلیغاتى بکنیم که به اشخاصى که در اینجا ملاقات مىکنید یا مثلاًاین اروپائىها را که ملاقات مىکنید به اینها بفهمانید که مساله این است، اینطور نیست که مردم ایران یک مردم عرض مىکنم که وحشى هستند و اینها مىخواهند تادیبشان کنند و نمىشود، چنانچه شاه
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 3 صفحه : 124