نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 17 صفحه : 278
مصالحه کنیم، مصالحه اینکه خوب، حالاشما این کارها را کردید عذر بخواهید ما هم بگوئیم که ما هم این کارها را کردهایم؟ هیچ وجدان انسانى، اسلامى مىپذیرد این را؟ یا خیر، ما باید آن مطلبى که داریم، حق است و همه عالم اگر انصاف داشتند مىپذیرند و مىپذیرفت ما آن را مىخواهیم ما چیز زایدى نمى خواهیم، ما همان را مىخواهیم، از اول جنگ هم گفتیم ما جنگجو نیستیم، ما مدافع هستیم، دفاع هم یک حق مسلمى است که اسلام و غیر اسلام براى انسان قائل است. که به ما الان در حال دفاع هستیم. ما جوانهایمان تاکنون آنقدر شهید دادهاند، تاکنون مادرها آنقدر شهید دادهاند، پدرها آنقدر شهید دادهاند، جوانها آنقدر خون خودشان را دادهاند، براى اینکه شر این قدرت هاى بزرگ از سر ایران کم بشود، حالاکه بحمدالله رسیدیم به اینجاء ى که دستها کوتاه شده، حالاما کوتاه بیاء یم تا آنها دست شان بلند بشود؟ من به شما عرض مىکنم اگر ما یک قدم عقب بنشینیم، آنها صد قدم جلو مىآیند ما محکم باید در مقابل اینها بایستیم تا اینکه آن آدمى که این فساد را در این منطقه ایجاد کرده است سرکوب بشود و آنهایى که وادار کردند اینکه این آدم اینطور، این خبیث اینطور با مردم عمل بکند آنها هم رسوا بشوند در دنیا، که اینها بودند که مىگویند که ما طرفدار مثلاچه هستیم و ماخواهیم صلح باشد و همه قدرت هاى ما دنبال این است که صلح بشود.
ما هم آمریکا را مىشناسیم و هم شوروى را مىشناسیم که اینها هیچ کدام صلح طلب نیستند هر دوشان جنگجو و با اسلحه مىخواهند دیگرى را از بین ببرند، منتها خوب دو تا قدرت در مقابل هم ایستادهاند اللهم اشغل الظالمین بالظالمین نه او جرات مىکند که یک کارى بکند، نه اینها جرأت مىکنند یک کارى بکنند لکن نتیجه اینکه همه مظلومین جهان دارند صدمه اش را مىبینند، دارند پایمال مىشوند و ما مىخواهیم که خداى نخواسته یک وقت ایران این نحو نشود دوباره این افعىها از اطراف بریزند و هر چى دارید شما ببرند و هر فسادى خواهند ایجاد کنند و جوان هاى شما را به آن فسادى که در زمان رضاشاه و محمدرضاشاه مىخواستند بکشند کشیده بشود. وقتى ما مى خواهیم حقیم و مىخواهیم حق را در این دیار و انشاءالله در جاهاى دیگر پیاده بکنیم، ما چه باکى داریم از اینکه مثلاً میوه گران است؟ میوه گران هم ما و شما و همه بر ایمان گران است. یا فرض کنید که فلان چیز کم است البته اگر کسى یادش باشد در این جنگهاى سابق مىداند که قحطى بود که پدر مردم را در مىآورد، نه گرانى، قحطى بود. بحمدالله حالا قحطى نیست و مردم از این حیث نگرانى ندارند که چیز نباشد. از حیث گرانى ما هم نگران هستیم از این گرانى، همه نگران هستند اما چارهچى است؟ چه مىتوانیم بکنیم؟ البته فکرهایى دارند مى کنند و انشاء الله امیدوارم موفق بشوند که این مساله هم انشاء الله حل بشود که امیدوارم که هم مجلس و هم دولت واینها مشورت کنند با هم و راهى پیدا کنند که انشاءالله این مشکل ملت هم حل بشود. و من از خداى تبارک تعالى براى همه شما سلامت و توفیق و عزت و عظمت خواستارم و براى شهداى 15 خرداد و از 15 خرداد تا حالا شهدائى که در راه اسلام جان خودشان را از دست دادند علو مقام و مرتبه مسئلت مى کنم و براى بازماندگان آنها انشاءالله صبر و اجر مسئلت مىکنم و از همه آقایان مىخواهم که در مجالسى که دارند به این ملت دعا بکنند و از
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 17 صفحه : 278