نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 15 صفحه : 148
مىبوسید، ولى تکلیف این بود؟ ما وحشت داریم از اینکه چند هزار آدم از ما کشته شده است؟ اگر ما وحشت داریم باید ما اصلا طریقه انبیا را کنار بگذاریم، باید آن چیزى که انبیا آوردند، آن چیزى را که خدا امر کرده به آنها که بروید این سردمدارها را دعوت کنید، دعوت همین نبود که بروند بگویند آقا مسلمان شو، اگر چنانچه نشد دیگر بروند سراغ کارشان. نخیر، دعوت مىکردند با شمشیر توى سرشان مىزدند تا آدم بشوند، کشته مىدادند و مىکشتند. مگر شهادت یک امرى است که انسان براى آن عقبنشینى بکند. هى گفته بشود به اینکه خوب اگر اینطور مسائل نبود، اگر ما با شاه کنار آمدیم دیگر اینقدر کشتار واقع نمىشد، پیغمبر هم اگر با ابوسفیان کنار مىآمد، نمىشد، سیدالشهدا اگر با یزید، حضرت امیر هم اگر با مخالفینش که مخالف اسلام بودند، کنار مىآمد دیگر کشتارى نمىشد، دیگر جنگ صفینى در کار نمىآمد، جنگ جملى در کار نمىآمد. چشمها را، هم گذارند و خودشان را یا به نفهمى میزنند یا نفهمند و نمىبینند که انبیا چه کردند و چه زحمتهائى و چه جانفشانىهائى براى مقاصد خودشان کردند و اسلام از صدر اسلام تا آخر اولیاء خدا چه کردند و چه جانفشانىهائى کردند و چه فداکارىهائى کردند. اگر الان به شما ملت مسلمان و به شما روحانیون معظم اشکال بکنند که آقا اگر چنانچه نشسته بودید سر جایتان، خوب، چى تان لنگ بود؟ خوب، محمدرضا کارها را انجام داده بود، حالا آمریکا هم یک قدرش را ببرد، خوب به ما چه؟ مال دنیا که اینقدر ارزش ندارد، نفت هم یک چیز بو گندى است که ارزشى ندارد، ببرندشان جان ما را فارغ کند از نفت. اگر شما با آنها ساخته بودید، حالا دیگر این اجتماعات نبود و این راهپیمائىها نبود و این زحمتها نبود و این تعطیلات نبود و این کشتارها نبود و این گرانىها مثلاً نبود و امثال ذلک، همه این حرفها به انبیا وارد است. اگر شما خودتان را دنباله رو انبیا مىدانید و ملت ما خودش را دنباله رو پیغمبر اکرم میداند، باید این مسائل را با کمال جدیت همانطورى که پیغمبر اکرم در همان وقتى که زمان رحلتش بود، همان وقت یک جیشى را فرستاده بود بیرون مدینه مهیا بودند که بروند به جنگ. کدام روز پیغمبر خالى از این مسائل سیاسى و اجتماعى بود، از جنگ بود، پیغمبر نمىدانست اگر در احد اینقدر کشته مىشد و در فلان، اینهمه عزیزان از بین مىروند؟ لکن تکلیف بود، خدا گفته بود این را، پیغمبر هم نمىتوانست تخلف کند، امر خدا بود. خدا بینات فرستاده و میزان فرستاده و حدید فرستاده لیقوم الناس بالقسط اگر شد با بینات، با میزان، موازین هر چه هست، اگر نشد حدید است، تو سر مردم با حدید زد تا اینکه اینها را آدم کرد، تا جامعه را جامعه صحیح کرد.
تمام انبیا براى اصلاح جامعه آمدهاند
تمام انبیا براى اصلاح جامعه آمدهاند، تمام. و همه آنها این مسأله را داشتند که فرد باید فداى جامعه بشود. فرد هر چه بزرگ باشد، بالاترین فرد که ارزشش بیشتر ازهر چیز است در دنیا، وقتى که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد باید فدا بشود. سیدالشهدا روى همین میزان آمد رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد، که فرد باید فداى جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود. لیقوم
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 15 صفحه : 148