نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 341
وقت مامور شده بود کتابخانه را از بین ببرد ، چنین آمده که : " من
قفسههای آنرا در آنوقت از کتاب ، به کلی خالی یافتم " [1] . یک
رواق که آقای عبداللطیف هم آنرا مشاهده کرده بوده که هیچ ، مساحت یک
شهر هم شاید برای چنین کتابخانهای کافی نباشد .
امروز کتابخانههای بسیار بزرگ ، در اثر پیشرفت صنعت چاپ و وجود
امکانات بی سابقه در تاریخ بشر ، در جهان خصوصا آمریکا و شوروی وجود
دارد همچنانکه شهرهای بسیار بزرگ و بی سابقه در تاریخ بشر ، در جهان
امروز وجود دارد .
من باور ندارم امروز هم کتابخانهای وجود داشته باشد که کتابهایش برای
گرم کردن حمامهای شهری که آن کتابخانه در آنجا هست برای مدت ششماه
کفایت کند .
اینها همه دلیل افسانه بودن این داستان است ، و تنها در دنیای
افسانهها نظیری برایش میتوان یافت . گویند مردی در وصف شهر هرات که
مدعی بود روزگاری فوق العاده بزرگ و پرجمعیت بوده داد سخن میداد ، کار
را به جائی رسانید که گفت : در آنوقت در هرات بیست و یک هزار احمد
یک چشم کله پز وجود داشته است !
با توجه به اینکه همه نامشان احمد نبوده ، و همه احمد نامها یک چشم
نبودهاند و همه احمدهای یک چشم کله پز نبودهاند پس اگر فقط عدد احمدهای
یک چشم کله پز به بیست و یکهزار نفر میرسیده ، حساب کنید و ببینید عدد
سایرین چه قدر بوده است ؟ اگر اولین و آخرین را روی زمین جمع کنیم قطعا
باز هم کافی نیست .
داستان ابوالفرج چیزی شبیه داستان ، احمد یک چشم کله پز است . لذا
[1] شبلی نعمان ، کتابخانه اسکندریه ، صفحه . 50
نام کتاب : خدمات متقابل اسلام و ایران نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 341