نام کتاب : حماسه حسینی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 92
« حرارش فی قلوب المؤمنین لا یبرد ابدا ». پس معلوم میشود فلسفه این کار
تهدید دشمن و تقبیح کارهای آنها است ، تحسین این دسته و تشویق به این
نوع کار و تقبیح آن دسته و ایجاد نفرت [ نسبت به ] آن نوع کار [1] .
البته حضرت زهرا خوشحال میشود اما از باب اینکه نیت و هدف حضرت
زهرا و حضرت رسول و حضرت امیر و حضرت امام حسین همه یکی است و آن
« یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة »است . البته
خوشحال میشود که به وسیله ذکر فرزندش حسین مردم در دنیا و آخرت
سعادتمند شوند ، مردم در همان راهی حرکت کنند که فرزندش حسین حرکت
کرده است .
بعد از مردن معاویه از امام حسین بیعت خواستند . در منزل حاکم مدینه
حاضر شد و بیعت نکرد . روز بعد مروان حکم
> قرآن میخوانند و پارهای حوادث کربلا را بیان میکنند و دستهای نوحه
گری میکنند و گروهی دیگر مرثیه میخوانند . عرض کردم : فدایت شوم آری من
نیز پارهای از آنچه فرمودی دیدهام . فرمود : سپاس خدای را که در میان
مردم گروهی را قرار داد که به نزد ما میآیند و ما را میستایند و برای ما
مرثیه میخوانند ، و دشمنان ما را کسانی قرار داد که بر ایشان خرده
میگیرند از خویشان ما یا غیر آنها ، آنان را تهدید میکنند و اعمال ایشان
را زشت میشمرند ] .
[1] [ در حاشیه این پاراگراف استاد شهید نوشتهاند : ] آیا منظور از
عزاداری همدردی و تسلیت است ؟ ! و یا منظور بردن ثواب است ؟ ! در
صورتی که خود ثواب و کار درست و معقول ، دارای مصلحت ذاتی است . پس
نخست باید ببینیم که آن مصلحت ذاتی که در سلسله علل حکم است چیست تا
نوبت برسد به ثواب که در سلسله معلولات حکم است .
نام کتاب : حماسه حسینی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 92