responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حماسه حسینی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 264
" چون بعضی از یاران به جنگ رفته شهید شدند ، ناگاه از میان بیابان‌ سواری مکمل و مسلح پیدا شد ، مرکبی کوه پیکر سوار بود ، خود عادی [1] فولاد بر سر نهاده و سپر مدور به سر کتف در آورده و تیغ یمانی جوهردار چون برق لامع حمایل کرده و نیزه هجده ذرعی ( ! ) در دست گرفته و سایر اسباب حرب را برخود آراسته کالبرق اللامع و البدر الساطع به میان میدان‌ رسید و بعد از " طرید و جولان " [2] ، روی به سپاه مخالف کرد و گفت‌ : هر که مرا نشناسد بشناسد : منم هاشم بن عتبة بن أبی وقاص پسر عم عمر سعد . پس روی به امام حسین کرد و گفت : السلام علیک یا ابا عبدالله اگر پسر عمم عمر سعد . . . " .
10 - در صفحه 166 اشاره می‌کند به کتابهای برغانیهای قزوینی که مشتمل بر برخی اکاذیب است .
11 - در صفحه 167 می‌گوید : در ایام مجاورت کربلا و استفاده از محضر علامه عصر شیخ عبدالحسین طهرانی ، سید عرب روضه خوانی از " حله " آمد و پدرش از این طایفه بود و اجزاء ( جمع جزوه ) کهنه‌ای از میراث پدر داشت‌ . اول و آخر نداشت . در حاشیه‌اش نوشته بود از تألیفات فلان عالم از علمای جبل عامل از شاگردان صاحب معالم است . غرض ، آن سید استعلام حال‌ آن کتاب نمود . مرحوم شیخ عبدالحسین اولا در احوال آن عالم کتابی در


> القلوب " علی الظاهر از آنجا گرفته است . در " روضة الشهداء " می‌گوید فضل بن علی علیهما السلام به کمک هاشم شتافت ! [1] کذا [ یعنی مطلب مبهم است ] . [2] تعبیر به " طرید و جولان " در " روضة الشهدا " ی کاشفی نیز آمده‌ است .

نام کتاب : حماسه حسینی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 264
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست