نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 301
اسلام چنین میگفت : با دوستان مروت ، با دشمنان هم مروت و مردانگی .
اینکه اباعبدالله در وقتی که دشمنش تشنه است ، به او آب میدهد ،
معنایش مروت است . این بالاتر از شجاعت است همان طور که علی علیه
السلام این کار را کرد .
صبح عاشورا بود ، اول کسی که دوید بطرف خیمههای حسین بن علی علیه
السلام تا ببیند اوضاع از چه قرار است ، شمر بن ذی الجوشن بود . وقتی از
پشت خیمهها آمد دید خیمهها را جمع کرده و خندقی هم کندهاند و خار جمع
کرده و آتش زدهاند . خیلی ناراحت شد که از پشت نمیشود حمله کرد ، شروع
کرد به فحاشی . یکی از اصحاب گفت آقا ! اجازه بدهید همینجا [ یک تیر ]
حرامش کنم ، فرمود : نه ! گفت آقا من او را میشناسم که چه جنس کثیفی
دارد ، چقدر فاسق و فاجر است . فرمود میدانم ولی ما هرگز شروع به جنگ
نمیکنیم ، ولو اینکه به نفع ما باشد .
این دستور اسلام بود . در این زمینه داستانها داریم ، از جمله داستان و
بلکه داستانهای امیرالمؤمنین در صفین است که یکی از آنها را برایتان نقل
میکنم ، مردی است به نام کریب بن صباح از لشکر معاویه . آمد و مبارزه
طلبید . یکی از شجاعان لشکر امیرالمؤمنین که جلو بود رفت به میدان ولی
طولی نکشید که کریب این مرد صحابی امیرالمؤمنین را کشت و جنازهاش را
انداخت به یک طرف و دوباره مبارز طلبید . یک نفر دیگر آمد ، او را هم
کشت . بعد از اینکه کشت فورا از اسب پرید پائین و جنازهاش را انداخت
روی جنازه اولی . باز گفت مبارز میخواهم . چهار نفر از اصحاب علی علیه
السلام را به همین ترتیب
نام کتاب : حماسه حسینی 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 301