نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 90
حال او ندارد ، البته همچو چیز بی ارزشی حقی هم که به او تعلق دارد بی
ارزش است . اما پول برای انسان با ارزش است ، چون میتواند مفید به
حال انسان واقع شود و کارگشای او گردد ، اما همین پول در مقایسه با سلامت
یا شرافت و مناعت ، ارزش خود را از دست میدهد و شیئی بی ارزش میشود
نه کم ارزش ، بلکه بی ارزش یعنی چنین نیست که مبلغ پول اگر زیاد باشد
با شرافت ولو جزئی باشد قابل مقایسه باشد ، لهذا اگر کسی پول را دوست
داشته باشد و از طرفی دیگر همین شخص طبعی منیع و نفسی کریم داشته باشد ،
همچو شخصی تا آنجا در پی تحصیل پول میرود که شرافت و حیثیت و آبرویش
محفوظ بمانند ، اما همینکه پای لطمه خوردن به شرافت و مناعت به میان
آمد از پول میگذرد چه کم باشد و چه زیاد ، تمام ثروت دنیا را هم که به
او بدهند حاضر نیست به بهای شرافت و کرامت نفس بپذیرد . در نظر این
شخص پول یا مقام ارزش دارد ، اما نه در برابر آبرو و حیثیت و شرف ،
در این مقام ، بکلی ارزش خود را از دست میدهد . نه اینکه کمش برابری
نمیکند ولی زیادش برابری میکند ، نه ، حتی زیاد او با کم این هم برابری
نمیکند .
علی ( ع ) حالت خودش و روحیه خودش را این طور شرح میدهد :
" « و الله لو أعطیت اعقالیم السبعة بما تحت أفلاکها علی أن أعصی
الله فی نملة أسلبها جلب شعیره ما فعلته » " [1]
به خدا قسم اگر تمام آنچه در زیر قبه آسمان است به من بدهند برای
[1] نهج البلاغة ، خطبه . 215
نام کتاب : بیست گفتار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 90