نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 65
²عن مکنون هذا الامر ، فابی الله الا اخفاءه » [1] خیلی کوشش کردم که سر
و باطن این کار را بدست آوردم ، ولی خدا ابا کرد جز اینکه آن را اخفا
کند .
خودش اذان صبح را میگفت . نزدیک طلوع صبح بود که بالای مأذن رفت و
ندای " الله اکبر " را بلند کرد ، اذان را که گفت ، با سپیده دم
خداحافظی کرد . گفت : ای صبح ! ای سپیده دم ! ای فجر ! از روزی که علی
چشم به این دنیا گشوده ، آیا روزی بوده است که تو بدمی و چشم علی در
خواب باشد ؟ یعنی دیگر بعد از این ، چشم علی برای همیشه خواب خواهد
رفت . وقتی [ از مأذن ] پائین میآید ، میگوید :
خلوا سبیل المؤمن المجاهد
فی الله ذی الکتب وذی المشاهد
فی الله لایعبد غیرالواحد
ویوقظ الناس الی المساجد
[2]
راه این مؤمن مجاهد را باز کنید ( خودش را به عنوان یک مؤمن مجاهد
توصیف میکند . )
اهل بیتش اجازه ندارند از جای خود حرکت کنند . علی گفته بود که پشت
سر این صیحهها ، نوحههایی هست . علی القاعده زینب ، ام کلثوم و بقیه
اهل بیت ، همه بیدار ، ولی نگران و ناراحت ، که امشب چه پیش خواهد
آمد ؟ یک وقت فریادی همه را متوجه خود کرد و صدایی در همه جا پیچید :
« تهدمت و الله ارکان الهدی ، و انطمست »
[1] نهجالبلاغه ، خطبه . 147
[2] مناقب ابن شهر آشوب ، ج 3 ، ص . 310
نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 65