نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 347
انسان این نیست که آزاد باشد ، ولی انسان باید آزاد باشد تا به کمالات
خودش برسد ، چون آزادی یعنی اختیار ، و انسان در میان موجودات تنها
موجودی است که خود باید راه خود را انتخاب کند و حتی به تعبیر دقیقتر
خودش باید خودش را انتخاب کند .
پس انسان ، آزاد و مختار است ولی آیا " چون آزاد است ، به کمال
خودش رسیده است " یا اینکه " مختار است که کمال خودش را انتخاب
کند " ؟ با آزادی ممکن است انسان به عالیترین کمالات و مقامات برسد و
ممکن است به اسفل السافلین سقوط کند .
موجود مختار یعنی موجودی که افسارش را به گردن خودش انداختهاند که ای
انسان ! تو موجود بالغ و عالم این طبیعت هستی ، همه فرزندان دیگر ،
نابالغند و باید سرپرستی شوند جز تو که مختار و آزاد هستی " « انا
هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا »" [1] ما تو را راهنمائی
میکنیم و این خودت هستی که باید انتخاب کنی .
آزادی خودش کمال بشریت نیست ، وسیله کمال بشریت است ، یعنی انسان
اگر آزاد نبود نمیتوانست کمالات بشریت را تحصیل کند ، [ همچنانکه ] یک
موجود مجبور نمیتواند به آنجا برسد . پس آزادی ، یک " کمال وسیلهای "
است نه یک " کمال هدفی " .
عصیان هم همینطور است . اینها از اینجا به این نکته رسیدهاند که چون
انسان آزاد است ، میتواند متمرد و عصیانگر باشد ، یعنی میتواند در مقابل
هر جبری [ بایستد ] و آن را انکار و نفی کند . بعد خیال کردهاند که خود
عصیان و سرپیچی برای انسان کمال است
[1] سوره دهر ، آیه [3]
نام کتاب : انسان کامل نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 347